معنای_راهبردی_هویت

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#حمیدرضاشب_بویی
#یادداشت_42
#جلسه_214
#معنای_راهبردی_هویت

از آنجا که به نظر می آید بحث هویت هنوز تعریفی راهبردی از آن ارائه نشده مدتی را بر فهم راهبردی از این کلیدواژه قرار دادم که سعی میشود که بخشی از این مطالعات را ذیل یک الی دو یادداشت خدمت دوستان ارائه کنم.

آنچه که در تعریف هویت مطرح می شود طبق نظر مشهور آن بخش از پاسخ هایی است که در تعریف ایجابی اشیاء به کار می بریم مثلا در پاسخ به سوال تو کیستی؟ تو اهل کجا هستی؟ تو اهل چه مذهبی هستی؟
پاسخ های ایجابی به این سوالات در دل خودشان یک بخش تنزیهی دارد یعنی وقتی می گوییم «من ایرانی هستم، یا من مسلمان هستم» عملا نفی می کنیم غیرایرانی بودن را یا نفی می کنیم غیرمسلمان بودن را.

ریچارد رورتی از فیلسوفان معاصر آمریکایی، قائل است که: کوتاه ترین پاسخی که را هرکسی در پاسخ به پرسش از کیستی خودش می دهد هویت اوست. که البته نفی غیر نیز در این تعریف نهان است.
میتوان این تعریف را بسط داد که هر قوم و اجتماعی نیز دارای یک هویتی است به طور مثال قوم عرب هویتی دارد که قوم کرد و فارس ندارد این هویت یک هویت اجتماعی برای اقوام کرد است.

در مرتبه ای بالاتر می توان گفت اندیشه ها نیز با قطع نظر از افراد یک هویتی دارند به طور مثال اندیشه اسلامی هویتی دارد و اندیشه غربی نیز هویتی دارد و هرکدام از این اندیشه ها اگر هویتی دارند یک غیریتی نیز دارند

این مسئله که هر هویتی باید در کنار غیریت خود معنا شود تعبیر بسیار دقیقی در هویت شناسی ها است. اگر بناست هویتی در فضای امروز تعریف گردد باید جنس و فصل اخیر این هویت با دقت انتخاب گردد تا بتواند به طور جامع و مانع از غیر خود تفکیک شود. اگر اندیشه اسلامی بر روی زمین و به طور عینی اندیشه مقابل خود را اندیشه مسیحیت نوظهور تعریف کند، از حیث تقابل می توان پذیرفت که این هویت در تقابل با مسیحیت نوظهور است ما نمی توان پذیرفت که غیریتی که بتواند هویت اندیشه اسلامی را جامع و مانع تعریف کند، مسیحیت نوظهور باشد لذاست که در تعریف هویت اندیشه اسلامی باید با یک دقتی جنس و فصل اخیر را انتخاب کرد تا این تعریف از هویت جامع و مانع شود.

از این رهرو است که اتفاقا تعریف هویت شیعی در طی مراتب مختلف تاریخی معناهای راهبردی متفاوتی به خود می گیرد که البته جوهره همه یکی است اما متناسب اینکه در هر دوره تاریخی کدام غیریت، برای این هویت جامع و مانع است معنای راهبردی دیگری به خود خواهد گرفت.
اگر به تاریخ برگردیم متوجه می شویم که در یک دوره کفر به معنای انکار الله به صورت علنی و پررنگ در تقابل با اندیشه اسلامی است و بعد از دوره ای مسیحیت و یهود در تقابل قرار می گیرد و در دوره ای دیگر اهل سنت و بعد وهابیت در این غیریت قرار می گیرد. اما امروزه آن اندیشه ای که در غیریت جامع و مانع در برابر هویت شیعی قرار گرفته اندیشه غربی است.

اگر این غیریت را بپذیریم خیلی اهمیت پیدا می کند که اقتدارات هویت شیعی را با یک نظام اولویت به عرصه نبرد بکشانیم زیرا که اگر انتخاب اقتدرات و شاخصه ها به درستی صورت نگیرد عملا در پذیریش این غیریت دچار خطای ادراکی شده ایم و نتوانستیم با نگاه ایجابی و سلبی متعادلی به این مفهوم بنگریم.
ان شاء الله سعی می شود که در یادداشت بعد درباره این اقتدرات با همین نگاه بیشتر بحث گردد.

0 0 رای ها
امتیازدهی به یادداشت
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها