فردا چه خبر است؟
#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#میرزا_علی_کرانی
#یادداشت_29
#جلسه_219
فردا چه خبر است؟
امروز در نشست طرح راهبردی رهبری بیان شد که طبق یک آمار تنها 2 درصد از مردم ایران بیانیه ی گام دوم را خوانده اند و تنها 12 درصدشان از صدور این پیام مطلعند!
حالا این پیام چیست؟
صدور یک فرمان است، فرمان قیام امت!
اما گو آنکه این پیام آن طور که باید و شاید دریافت نشده است!
مشکل از کجاست؟
چه کسی مقصر است؟
چه کسی باید کاری را می کرده که نکرده؟
اساسا چه کسی می توانسته این کار را بکند؟
حضرت آقا 25 / 12 / 94:
یکوقتی در سال اوّل انقلاب -چند ماه بعد از پیروزی انقلاب- که سالگرد مرحوم آقا مصطفی، فرزند بزرگوار امام عزیزمان بود و در قم مجلس ترحیم گرفته بودند، از من خواستند که من بروم آنجا صحبت کنم؛ رفتم آنجا، امام هم داخل مسجد اعظم حضور داشتند. بنده یک صحبتی آنجا کردم و این آیهی شریفه را مطرح کردم: وَ اَوحی رَبُّکَ اِلَی النَّحلِ اَنِ اتَّخِذی مِنَ الجِبالِ بُیوتًا وَ مِنَ الشَّجَرِ وَ مِمّا یَعرِشونَ * ثُمَّ کُلی مِن کُلِ الثَّمَرت فَاسلُکی سُبُلَ رَبِّکَ؛(۲) خطاب به امام گفتم این زنبورهای عسل، همان طلبهها بودند که نشستند این شهد را -حرف شما را- مکیدند، بعد منتشر شدند در اطراف کشور و در جاهای مختلف و این شهد را به کام مردم ریختند؛ آنجایی هم که لازم بود نیش زدند؛ نیش هم زدند! طلبهها این کار را کردند، حوزهی قم این کار را کرد. اگر حوزهی قم نبود، اگر امام بزرگوار مثلاً در جایی مثل تهران یا یک جایی که حوزهی علمیّهای وجود نداشت این حرکت را شروع میکرد، معلوم نبود به این موفّقیّت برسد؛ این حرکت در قم بود که توانست به این موفّقیّت برسد و تبدیل بشود به یک انقلاب.
رفقا!
رهبری فرمان داده است.
و باید این فرمان به گوش امتش برسد!
و باید این فرمان امتثال شود!
و باید صحنه به سمت اجرای این فرمان هدایت شود!
همین برایمان بس نبوده است که رهبری مجبور شده است خودش عمار خودش باشد؟ و خودش بیاید و فرمان خودش را شرح کند؟
باید آستین ها را بالا بزنیم و نقش مان را با جان و دل ایفا کنیم!
باید به این صحنه مدد برسانیم و کار اقا را پیش ببریم!
شوخی نیست!
من فکر می کنم اصلا عاقبت به خیری ما بسته به این است که در قبال این صحنه چه کنیم
همه جای صحنه ما را به سوی همین قیام می خواند!
فکر میکنم هیچ بهانه ای نمی تواند ما را از کوتاهی در این صحنه معذور بدارد!
فرهیختگی هایی تجمیع شده است، تحلیل هایی به ما هدیه شده است، بسته ای از اقدامات طراحی شده و پیشنهاد شده اند.
زیر بارشان باید برویم
باید برایشان زحمت بکشیم
شاید اگر امروز استان گلستان و لرستان سیل می آمد خیلی هایمان راهی می شدیم
بیل به دست می گرفتیم
راحتِ جان رها می کردیم و زیر آفتاب عرق میریختیم
تا بلکه به خلق خدا خدمتی بکنیم و ناممان را در گوشه ی دفتر مجاهدان ثبت کنیم
اما آیا ماموریت پیش روی ما سزاوارترین ماموریت برای سختی کشیدن و عرق ریختن نیست؟
آیا اگر ذیل آن مجاهدتی بکنیم ماجورتر و مقرب تر نخواهیم بود؟
من گمان میکنم فردا قرار است به یک عملیات دعوت شویم
قرار است از شوخی پنداشتن کار دست بکشیم
قرار است قرار بگذاریم که دیگر حرف ها را « حرف برای حرف » نبینیم
و بلکه ببینیم که «حرف برای عمل» است
اگر این گمان درست باشد، فردا روز بعثت حلقه ی اندیشه ی کلامی است
و اگر فردا این حلقه مبعوث شود
از بعد از آن
صبح ها باید به این نیت از خواب بیدار شویم که راهیِ پادگانیم
و در حلقه به گونه ای آرایش بگیریم که درگیر جنگ باشیم