ایده فرهنگی دولت انقلابی (بخش پنجم)
• اندیشه •
#ایده_فرهنگی 1.5
#دولت_انقلابی
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
تسلیت بابت سالروز عاشورای حسینی و شهادت سیدالشهدا و یاران بااخلاصش.
در مقدمه نیمنگاهی به سه نکته خواهیم داشت : الف. ایدۀ مادر، ب. عاقلۀ فرهنگ و ج. چرخۀ پیشرفت فرهنگی
▫️مقدمه (3)
● ب. عاقله فرهنگ
1
نکتۀ ضروری دیگری را باید کنار مطلب «الف» نشاند. دربارۀ این نکتۀ دوم هم باید تأمل کرد و بدون مسامحه به جمعبندیهایی رسید و اتخاذ تصمیم نمود. به نظر خواهد رسید که این عنصر با نگاهی سختگیرانه دیده شده است، ولی واقعیّت گاهی دشواری آفرین است و چارهای نیست جز این که به زبان رانده شود تا عزمی برای تدبیر و حرکت به سمت آن پدید بیاید.
این روشن است که ما باید اکنون با توان بالفعل خویش و با بهادادن به همۀ تحلیلگران و کنشگران فرهنگیمان پویشهای پر پیمان فرهنگی را برای پیگیری مسلمات فرهنگی دامن بزنیم و شور و نشاط خوبی ایجاد کنیم و اجازه ندهیم این حوزه به مرزهای مهجوریت کشیده شود.
در عین حال اگر به سامان اساسی در این حوزه میاندیشیم و ایدۀ مادر را لازم میبینیم با نگاهی عملیاتی باید گفت برای این که به آن ایده برسیم و پس از آن نیز بتوانیم ایدۀ حاصل آمده را واقعاً در جامعه جاری کنیم باید کسانی از نخبگان توانمند جبهۀ انقلاب «بدون هیچ تعیّن اداری» و تنها با احساس یک مسؤولیت الهی این مأموریت را بپذیرند و تصمیم بگیرند که پای آن بایستند(به تعبیر حضرت آقا کمربستۀ آن ضرورت بشوند). اینها باید رسالت خود را چنین تعریف کنند که «بالاخره هرکاری لازم است بشود تا در این کشور کل ظرفیتهای علمی و راهبردی و کادرسازی و فرهنگسازی و … به نظم و توحد برسد و خرج غنیترین مقاصد و مسیرهای فرهنگی بشود».
حال و هوای اداری هیچ تناسب درستی با حل واقعی مسأله ندارد. اخلاق اداری در فضای فرهنگ که مهمترین عنصر حیات پرمسؤولیّت شیعۀ انقلابی تمدنخواه است واقعاً پاسخگو نیست. این وضعیّت از منظر کلان ـ به ویژه در حوزۀ تحولات تمدنی ـ وضعیّت حل مسأله نیست. به همین جهت نه در سطح ملی و نه حتی در سطوح منطقهای و شهرستانی مسائل فرهنگی بهواقع حل نمیشود.
◈ تعریف عاقلۀ فرهنگ
این قوم لحظهها و فرصتهای تاریخی ما را می بینند، بر سر آنها میایستند و برایش عمیقترین و اصیلترین تدبیرها را میکنند. این کار ثمرۀ هشیاری و اشراف است. خلق آن ایده، و صرافت بر هدف و راه و آن انسجام و عزم، کار عقل است؛ یعنی باید این جمع نقش عاقلۀ فرهنگ را بپذیرد و برای آن که تنها اسم و رسمی نباشد، باید با تمام وجود پای آن ایستاده باشد.
این جامعه خودِ عقلند، قلک همۀ دانائیهای این عرصهاند، با نام تعهد اجتماعی به آسمان وصلند، همدیگر را براساس اصول اسلامی از صمیم دل میخواهند و بینشان هیچ رقابتی نیست، از همه نوع تبرّج بهدورند و تمثال فرهیختگی، توکل به خدا، اعتماد به نهاد و باطن تعالیخواه بشر و بیتعلقی نسبت به تعیّنات امروزی هستند.
«عاقلۀ فرهنگ» برای این که واقعاً عاقله باشند و از حکمت تهی نباشند و منظور فرشتگان گردند و از همۀ تأییدات محیطی بهرهمند شوند، باید از روحیۀ استعلا و کارهای تصنعی و دغدغۀ نان و نام و آبرو و … به دور باشند. عاقله باید کانون درک و درد انسانی باشد.
در حوزۀ فلسفه یا تفسیر کسی چون علامه طباطبایی یا جوادی یا مصباح ظهور میکند و آنقدر بی شائبه، بی فتور و معطلی و تعویق یا تنزّل سطح پویشها، به صورت شبانهروزی و باتمرکز و حفظ دائمی نخبگی شیعی در این زمینه میجوشد که آرایش صحنه را به سمت خود و با مرکزیّت ثقل خود برهم میزند و هر چه زمان میگذرد هیچ نقطهای در محیط پیرامونی سرعت سیرش به این اساتید نمیرسد.
این که چنین کسانی و چنین انجمنی اکنون در حوزۀ فرهنگ نداریم معلول درست دیده نشدن آن و رسمیّت نیافتن این رسالت است. نه بخشهای فرهنگی دفتر رهبری کاری کارستان از این قبیل خواهد کرد، نه شورای عالی انقلاب فرهنگی نه مراکز ارزشمند متعدد(!؟) و متداخل و متنافر فرهنگی تعریف شده در این بوم و اقلیم و نه حوزه و دانشگاه عزیز.
این یعنی سازکار کلی حل مسأله ایراد دارد و نارسا است. ما بنا داریم تمدنی الهی اسلامی بسازیم اما به واسطۀ سازکارهای حل مسأله در این سالها، آنقدر به محصولات نازل تن داده ایم که بهشدت تحقیر شدهایم و از احساس نخبگی و اشراف بر لحظات و بر تاریخ و بر ظرفیتهای عظیمی که انقلاب برای نسل امروز فراهم میآورد، تهی گشتهایم.
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
✿شاخۀ گل صلوات، هدیه به روح بلند امام حسین علیه السلام
☘️@faslefarhang