واكاوی عناصر «خود»، «حق» و «برتری» در مفهوم استكبار

🔸#امید_فشندی
#یادداشت_101
#جلسه_225
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#درگیری_شعار_توحید_با_استكبار

💡 واكاوی عناصر «خود»، «حق» و «برتری» در مفهوم استكبار

🔹 استكبار را #خودبرتردیدن‌ازحق معنا كردیم، خود و حق كه دو سوی ارزیابی هستند، و برتردانستن یكی بر دیگری، به فهم نسبت درست میان آن دو بستگی دارد.

🔹 حق را چه به‌معنای حقیقت بگیریم، یعنی واقعیت یا ادراك مطابق با واقع؛ و چه به‌معنای خداوند متعال، انقدر نسبت ظریف و بی‌مرزی با انسان دارد كه تشخیص آن و عمل به آدابش، بسیار سخت و دیریاب است.

🔹#قرآن كریم كه گاهی ما را از حق (إنّا لله) می‌داند.. گاهی حق را در همه‌جا همراه ما (هو معكم أینما ما كنتم) .. گاهی همه جا و كس را جلوه‌گاه حق (فأینما تولّوا فثمّ وجه الله) .. گاهی از رگ حیاتی گردن به ما نزدیك‌تر(نحن أقرب إلیه من حبل الورید) .. و حتی حائل میان ما و حیات (إن الله یحول بین المرء و قلبه) .. و در كل هم كه آغاز و انجام و پیدا و پنهان هستی را (هو الأول و الآخر و الظاهر و الباطن) او (هو) معرفی می‌كند.

🔹 در این فضای وهم‌آلود، سهل است كه حق را درون خود و خود را برتر از تمام حقایق بیرونی گمان كنیم.

🔹 جریان #دین‌پیرایی در مسیحیت را هم اساسا می‌توان #سرکشیدن نهاد ناآرام انسان مسیحی در برابر حق‌واره‌های دروغین بیرونی مانند کلیسا و مناسک آن دانست.

🔹اما #سرنهادن این انسان در برابر #شریعت که آداب حق‌مداری و ادب حضور مواجه با حق است، حکایتی دیگر است که حدیث مفصل دارد.

0 0 رای ها
امتیازدهی به یادداشت
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها