#خلاقیت_و_فطرت_انسان_الهی
#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#حمیدرضاشب_بویی
#یادداشت_52
#جلسه_226
#خلاقیت_و_فطرت_انسان_الهی
شهید مطهری رضوان الله علیه در بحث «جامعه و تاریخ» ذیل بحث «نظريات گوناگون درباره عامل محرك تاريخ»، نظریه الهی را در کنار دیگر نظریات مورد نقد قرار می دهد، در ابتدا این نظریه را اینگونه تقریر می کنند:
« آنچه در زمين پديد مى آيد، امر آسمانى است كه طبق حكمت بالغه بر زمين فرود آمده است. تحوّلات و تطوّرات تاريخ، جلوه گاه مشيّت حكيمانه و حكمت بالغه الهى است. پس آنچه تاريخ را جلو مى برد و دگرگون مى سازد اراده خداوند است»؛ شهید مطهری نقد ویژه ای به این نظریه دارند و آن این است که مگر فقط تاریخ است که جلوه گاه مشیت الهی است بلکه همه عالم از آغاز تا انجام، جلوه گاه مشیت الهی است.
آنچه که شهید مطهری به عنوان قول مختار قرار می دهد نظریه فطرت است و قائلند که انسان خصوصیاتی دارد که واسطه این خصوصیات زندگی اجتماعی اش متکامل می شود 1-خصلت حفظ و جمع تجارب 2- استعداد و یادگیری از راه بیان و قلم 3- مجهز بودن انسان به نیروی ابتکار و خلاقیت و عقل 4- میل به نوآوری
آنچه که باعث شد این بحث از شهید مطهری را مورد توجه قرار دهم ویژگی سوم و چهارم است که شهید مطهری به عنوان یک خصلت فطری انسانی برای تکامل زندگی اجتماعی مطرح می کند.
در توضیح این ویژگیها امده است که «ويژگى سوّم مجهّز بودن انسان به نيروى عقل و ابتكار است. انسان به واسطه اين نيروى مرموز قدرت آفرينندگى و ابداع دارد، مظهر خلّاقيّت و ابداع الهى است. چهارمين ويژگى او ميل ذاتى و علاقه فطرى به نوآورى است، يعنى انسان تنها استعداد ابداع و خلّاقيّت ندارد كه هرگاه ضرورت پيدا كند به خلق و ابداع بپردازد، بلكه بالذّات ميل به خلّاقيّت و ابداع در او نهاده شده است.»
به علت اینکه بحث خلاقیت به عنوان یکی از المان های معنای راهبردی هویت مطرح گشته و رابطه آن نیز تا حدودی در یادداشت قبل با هویت روشن شد، این بحث دریچه های جدی و مهمی را باز می کند که سعی دارم در یادداشت های بعد بیشتر مورد تحلیل قرار دهم.