راهبری، قم، سخن؛ سه کلیدواژهی اصلی این یادداشت بود که با زاویهی ورود و طرح سؤالات آن همراه هستم.
#اميد_فشندی
#يادداشت_132
#جلسه_257
#شاخصههای_اسلام
راهبری، قم، سخن؛ سه کلیدواژهی اصلی این یادداشت بود که با زاویهی ورود و طرح سؤالات آن همراه هستم.
اگر رهبری و ولایت را یک افق و پیوستار انسانی تصویر کنیم نه یک شخص و یا جایگاه سیاسی و حقوقی، همه باید سعی کنند که خود را به آن افق نزدیک کنند و طبیعتا در عمل هم به شخصی که در قلهی آن افق ایستاده (ولیفقیه) هم نزدیک خواهند شد و به یک تعبیر دامنههای آن خواهند شد.
فهمِ اندیشه و عملیاتهای وليّ هم در گرو قراردادن خود در افق راهبری جامعه است، نه قرارگرفتن در جایگاه رسمی ولایت یا بیت رهبری یا نمایندگی ایشان در ولایات و ادارات.
#راهبری را میتوان گونهای از #بودن توصیف کرد که صرف نظر از موقف تخصصی و عرصهای هر شخص، میتواند راهبر آن زیستبوم متصل به عملیات خود باشد.
اما در مورد تأکید بر #قم و #سخن ، من هم پرسؤالم و مردّد…
قم که ساحل أمن و آرامشی بر کنارهی دریای موّاج جمهوری اسلامی است، چگونه میتواند چشمههایی از سخن برای عطشهای انقلاب بجوشاند؟