داستان ما و قانون اساسی
#امید_فشندی
#یادداشت_140
#جلسه_264
#مشخصات_اسلام
داستان ما و قانون اساسی
مردمسالاری لایههای مختلفی دارد؛
تا كدام سطح و لایه حاضریم كه سالاریت ارادهی مردم را بپذیریم؟
قانون اساسی ما گرچه در آغاز عبور از یك انقلاب ملّی و فرا قومی/مذهبی به یك حركت مذهبی و حتی فرقهای شد، اما بههرحال بالاترین میثاق ملّی و بنمایهی حقوقی هویت ملّی ماست و باید محور تعامل مردم و حاكمیت قرار گیرد.
گرچه ما – حزباللهیها و ولایتمداران – ولایتفقیه را نه صرفا اصلی از فصول قانون اساسی بلكه فراتر از قانون و حاكم بر آن میدانیم، اما توجه نداریم كه فقط #قانون است كه میتواند ضامن #نظم_امور و ادارهی كشور قرار گیرد.
رهیابی به ژرفای #طریقی و #حقیقی ولایتفقیه در گرو پایبندی به ظواهر #شریعی آن است كه در قانون اساسی ما تجلّی یافته.
چرا ما حسّ ناموسی به قانون اساسی، سیاستها كلان ابلاغی و قوانین جاری كشور نداریم؟
آخرین وصایاى امام را به یاد بیاورید؛ قانون، فصل الخطاب است؛ قانون را فصل الخطاب بدانید. (بیانات در خطبهی نمازجمعهی تهران – ۲۹ خرداد ۸۸)