#پاسخ_مقام_ثبوتی_بحث
#یادداشت
#حمیدرضاشب_بویی
#جلسه_277
#یادداشت_66
#پاسخ_مقام_ثبوتی_بحث
در بحثی که برادرمان جناب #فشندی فرمودند به نظرم آنچه که مهم است بررسی تحلیل ثبوتی اول یادداشتشان، باشد.
ایشان فرمودند: «گزینش، بند پایانی (علة أخیره) فرآیند انسان (فاعل بالقصد) است. گزینش دو لازمه دارد: یكی اختیار كه درونی است، و دیگری گوناگونی گزینهها كه بیرونی است. پس اگر اكراه و اجبار در میان باشد، یا فقط یك گزینه در میدان بود، عملا گزینشی صورت نگرفته و صرفا بهناچار، فقط فعلی صورت گرفته است.»
ایشان با فرض صحت این تحلیل، وارد بخش دوم یادداشت خود می شوند که عملا سوالات و یا حتی اشکالات به شرایط و ساز و کار فعلی شورای نگهبان است.
شاید بتوان پسزمینه حرف ایشان را مطلبی بدانیم که گزینش زمانی قابل اتکا است که شما از میان چندین جریان فکری بتوانی این امر را محقق کنی و الا گزینش معنا ندارد
اگر این تقریر درست باشد احتمالا بتوان اشکالات ایشان را تا حدودی خارج از موضوع دانست
به نظر می آید آنچه که ما در تطبیق با ساز و کار شورای نگهبان مورد مداقه قرار دادیم این است که فضای شورای نگهبان می تواند عمل گزینش خود را میان جریانات فکری فارغ از قیود جلو ببرد، اما این نگاه از آن جهت پذیرفته شده نیست که گزینش کل جریانات بحسبه
یعنی اگر گزینش جریانات فکری باید به گونه ای باشد که مثلا تفکر مجاهدین خلق در آن راه نداشته باشد، این یعنی این قید با روندی و دقتی احراز و تثبیت شده است و هم چنین قطعا قیود دیگری هم هست.
لذا در ساحت کلی می توان اقرار داشت که در این نوع گزینش تمامی کاندیداها می بایست یک جنس داشته باشند که آن، نماینده جریان فکری انقلاب اسلامی بودن است و قطعا نباید از آن خارج شوند و فصل اخیر این افراد در مقام ریاست جمهوری نماینده سلایق مختلف بودن در نوع و مدل مدیریتی و اجرایی است نه نگاه کلان و مبنایی.
لذاست که می بینیم افرادی با ابراز نظر صریح مخالفت با قانون اساسی را ابراز می کنند و افرادی نیز در مقام عملی این بروز و ظهور برای آنها تثبیت می گردد.
پ.ن: با توجه به کمبود وقت نتوانستم به حد کافی این یادداشت را به تفصیل برسانم و عذرخواهم