مردم و #مقام_رأی (به فارسی: جایگاه گزینش)
#امید_فشندی
#یادداشت_152
#جلسه_277
#مشخصات_اسلام
💡مردم و #مقام_رأی (به فارسی: جایگاه گزینش)
بازشناسی عناصر مفهومی در سازهی معنای #رأی و گزینش میتواند یاریرسان ما در بازیابی جایگاه آن در سازوكار كاركرد یك فرد یا نهاد باشد.
گزینش، بند پایانی (علة أخیره) فرآیند انسان (فاعل بالقصد) است.
گزینش دو لازمه دارد: یكی #اختیار كه درونی است، و دیگری #گوناگونی_گزینهها كه بیرونی است.
پس اگر اكراه و اجبار در میان باشد، یا فقط یك گزینه در میدان بود، عملا گزینشی صورت نگرفته و صرفا بهناچار، فقط فعلی صورت گرفته است.
تشخیص، تصدیق، اعتقاد، نظر كارشناسی، قضاوت و داوری، و صدور رأی و حكم، همه بر محور «برگزیدن یكی از میان دیگرها» میچرخد.
اما انواع #گزیننده ها
گاهی یك شخص در مسائل شخصی خود دست به گزینش یك عقیده، نظر یا اقدام میزند،
گاهی از حق آزادی بیان، یا حق رأی در مسائل سیاسی و اجتماعی خود استفاده میكند،
و گاهی یك #مسئول در ساختار قانونی كشور و در چارچوب قانون، وظیفهی تشخیص و تصمیم دارد.
روی سخنم با دستهی سوم است؛
این دسته كه در واقع #وكیل مردم هستند و در مقام كارگزاران نظام سیاسی قرار میگیرند، باید دارای فرآیند تشخیص و تصمیم مشخص و با شاخصههای قابل عرضه و دارای قابلیت ارزیابی و راستیآزمایی باشند، یعنی دارای فرآیند كارشناسی باشند تا بتوان تشخیص و سرانجام #رأی ایشان را یك نظر كارشناسی بهشمار آورد.
اگر صدور رأی از اعضای یك شورا یا مجلس را آخرین مرحله از فرآیند بررسی كارشناسانهی وظایف محوله بدانیم، #اخفای_رأی چه معنایی خواهد داشت؟ چه عواملی میتواند مانع از اظهار رأی وكلای مردم برای مردم شود؟ منافع و امنیت ملّی؟ قبول!
اما چه عاملی میتواند باعث اخفای رأی حتی برای خود اعضای آن شورا یا مجلس شود؟
اگر واقعا فرآیند كارشناسی در آن شورا طی شده باشد، یعنی اعضا با گفتوگو و مباحثه و رد و اثبات نظرات مؤافق و مخالف، هر یك به جمعبندی خاص خود میرسد و عملا رأی هر كس مشخص میشود … اما إخفای رأی اعضای شورای نگهبان حتی در بین خود اعضایی كه قرار است پاسدار قانون اساسی و شریعتبان نظام اسلامی باشند، چه معنا دارد؟ (تعارض منافع؟ رودربایستی؟فرار از پاسخگویی و نقد كارشناسی؟)
از طلا گشتن پشیمان گشتهایم
مرحمت فرموده ما مس كنید
نخواستیم كه ما را در جریان آرای خود بگذارید
حداقل بین خودتان دیگر مخفیكاری نكنید
#نتیجه: بنده #رأی را هممقام با #مردم میدانم و #إعدام_انتخاب (حذف گزینههای انتخاب مردم از میدان كه عملا رأیدادن مردم را بیمعنا میكند)، و #إخفای_رأی از سوی وكلای مردم را در تمام سطوح نظام، خدشه به جریان #ارادهی_ملّی در كانونهای مدیریت كشور به حساب میآورم.
#حسرت: همان زمان كه حق #تشخیص_صواب را از مردم به شورای نگهبان سپردیم، باید فكر امروز را هم میكردیم بهجایی میرسیم كه حتی ما – و اخیرا هم خودشان – را شایستهی #افشای_صوابدید شان نمیدانند.