چرا اقتصاد اولویت یک کشور است؟
#یادداشت
#مقام_مردم
#سید_مصطفی_مدرس
#یادداشت_84
#جلسه_278
🔰چرا اقتصاد اولویت یک کشور است؟ (4)
💠 بررسی اولویت تولید ثروت و اقتصاد از نظرگاه آرمان استقلال
استقلال یکی از آرمان های اساسی کشور ایران است. استقلال یعنی آزادی در وسعت یک ملت. استقلال یعنی یک ملت بتواند بر اساس فلسفه مستقل حیات خویش انتخاب کرده و مسیر سعادت و فلاح خویش را اتخاذ کند.
انقلاب اسلامی برای ما استقلال سیاسی به ارمغان آورد. اما استقلال فرهنگی و اقتصادی آنگونه که معارف انقلاب و بنیاد های مکتب امام به ما می آموزد محقق نشد.
امام خمینی ره در باب استقلال اقتصادی می فرمایند:
«این محاصره اقتصادی را که خیلی از آن می ترسند، من یک هدیه ای می دانم برای کشور خودمان؛ برای اینکه محاصره اقتصادی این است که مایحتاج ما را به ما نمی دهند، وقتی که مایحتاج را به ما ندادند خودمان می رویم دنبالش» و در ادامه می افزایند: «مهم این است که ما بفهمیم که دیگران به ما چیزی نمی دهند، ما خودمان باید تهیه کنیم». (صحیفه امام؛ ج 14، ص 115
همچنین می فرمایند : «شما حالا باید از اول شروع کنید و قصدتان بر این باشد که خودتان مستقل در همه چیز باشید، در فرهنگ مستقل باشید در صنعت مستقل باشید، در زراعت مستقل باشید. وقتی که بنابر این معنا گذاشتید و با این عزم وارد میدان شدید می توانید که کشور خودتان را نجات دهید و کشور خودتان را مستقل کنید و بیمه کنید استقلال کشور خودتان را برای همیشه».(صحیفه امام؛ ج 14، ص 246
ایشان تاکیدشان بر استقلال اقتصادی تا آنجاست که آن تحقق واقعی استقلال را در گرو استقلال اقتصادی می دانند:
«باید زحمت بکشیم تا در همه جناحها خودکفا باشیم. امکان ندارد که استقلال به دست بیاید قبل از اینکه استقلال اقتصادی داشته باشیم».(صحیفه امام؛ ج 10، ص 433
به عبارتی بنیاد و ریشه استقلال کشور را استقلال اقتصادی بیان میکنند.
و طی 4 دهه گذشته ریشه وابستگی های فرهنگی، علمی و بعضا سیاسی ما همین وابستگی اقتصادی بوده است. آقایی دلار و شرطی شدن اقتصاد ایران نسبت به دلار زمینه را برای استبداد دلار فراهم ساخته و عملا شریانهای اقتصادی کشور را در یک وابستگی شدید انداخته است.
وابستگی اقتصادی تا آنجا پیشرفته است که جریانی در کشور ایده تحول و توسعه کشور را نه در استقلال اقتصادی و به تعبیر رهبری اقتصاد درون زا و برون نگر بلکه در اقتصاد برون زا یافته اند و برای تحقق این مطلب مذاکره را راه چاره یافته اند.
این همان مصیبتی است که حضرت امام ره سالهای پیش بدان اشاره داشته اند:
«این مصیبت بزرگی که بر ایران و ممالک شرقی مطلقاً وارد شده است که گوششان به این است که غربیها چه می کنند و چه می گویند و چه عمل می کنند و خودشان را از دست بکلی داده اند، استقلال فکری خودشان را، محتوای خودشان را از دست داده اند این ضرری است که بالاتر از ضرر نفت و امثال اینهاست. این را باید فرهنگ جبران بکند که فرهنگ ما طوری باشد که بعد از ان شاءالله چند سال افرادی که از فرهنگ بیرون می آیند یک افرادی متکی به نفس که خودشان را ببیند و نه تبع ببیند و گمان کنند که هر چه آنها کردند، ما باید دنبال آنها باشیم».(صحیفه امام؛ ج 9، ص 75)
و در مقابل می فرمایند راه چاره توسعه و ترقی نه مذاکره و بستن با کدخدا بلکه قطع وابستگی و تکیه به داخل می باشد:
«ما تا بنای بر این نگذاریم که خودمان هم یک آدمی هستیم برای خودمان می توانیم کار کنیم، ما به آن نان جوی که خودمان درست کنیم تا بنای بر این نگذاریم که همان نان جو را می خوریم و از خارج نمی خواهیم، نمی توانیم درست کار کنیم کار را ما تا بنای بر این نگذاریم که همان منسوجاتی که خودمان درست می کنیم کافی مان هست منسوجات ما ترقی نمی کند و ما باز تابع غیر باید بشویم و دستمان پیش غیر دراز بشود». (صحیفه امام؛ 11، ص 222)