هویت انسان، اندیشه و آگاهی است. اندیشه را از بشر بگیرند، یک تکه گوش است.
#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#سیدمرتضی_شرافت
#یادداشت_61
#جلسه_302
هویت انسان، اندیشه و آگاهی است. اندیشه را از بشر بگیرند، یک تکه گوش است.
اگر می پذیریم که فصل انسانیت، نطق و تفکر است. می توان تفکر را هم به معنای مصدری و هم حاصل مصدری مد نظر قرار داد.
در آن صورت در ارزیابی انسانیت انسان، تفکر حاصل مصدری، یعنی اندیشه های حاضر نزد او، تعیین کننده است.
اینجاست که جایگاه فلسفه اسلامی و اهمیت آن نسبت به انسان و جهان و همچنین عالم ماده مشخص می شود.
فلسفه اسلامی، کاملا از اندیشه های انسانی، نسبت به مهمترین مفاهیم هستی پشتیبانی می کند و به انسانیت انسان ارتقاهای جدی ای می زند.
بی تردید نفی چنین فلسفه ای، نه تنها کمکی به اختیار و اراده و سایر مفاهیم انسانی نمی کند، بلکه انسان را در مرتبه هایی پایین تر، متوقف می کند.
اگرچه فلسفه اسلامی، باید چترش را بازتر کند و دامنه و گستره اش شامل اجتماعیات و طبیعیات و مادیات هم بشود و این امر میسر هم هست، اما به صرف این که فلسفه امتداد ندارد، نمی توان کلا منکر آن شد، یا ارکان آن را نفی کرد.