نگاشت تفکر و قضاوت در باب آن!
#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#سید_مصطفی_مدرس
#یادداشت_101
#جلسه_302
🔰نگاشت تفکر و قضاوت در باب آن!
💠مختصات حکمت متعالیه:
شاید از مختصات یک دانش بتوان غایت تاریخی که پدیدآورندگان آن در پی آن بوده اند را بتوان توضیح داد. به عبارت دیگر در دل مختصات غرض و غایت آن دانش هویداست. به تعبیری ما لأجله التفلسف و ما ینتهی الیه التفلسف را میتوان به ابتنای این مختصات ترسیم و تصویر کرد. حضرت استاد یزدان پناه در توضیح مختصات حکمت متعالیه پنج مختصه را برای آن بر می شمارند:
1. مختصه اول: فلسفی بودن حکمت متعالیه
2. مختصه دوم: وجودی بودن حکمت متعالیه
3. مختصه سوم: روش فلسفی حکمت متعالیه
4. مختصه چهارم: هضم آموزه های اسلامی در حکمت متعالیه
5. مختصه پنجم: هضم آموزه های عرفان نظری در حکمت متعالیه
صدرا قطعا در حکمت متعالیه بنای باشکوهی ساخته است و این بنای باشکوه فکری را از عالم نفس الامر به عالم ذهن آورده و بدان ادبیات فلسفی بخشیده است.
یکی از نکاتی که بایستی بدان توجه داد آنست که تفکر صدرایی یا به تعبیری حکمت متعالیه نگاشت فلسفه اسلامی به عرفان می باشد. به تعبیری بنده مختصه پنجم را ما به الامتیاز کار صدرا در نسبت با دیگر فلاسفه اسلامی میدانم.
🔰ترسیمی از مشخصات عرفان اسلامی
عرفان نظری اسلامی از توحید و موحد(انسان کامل) سخن می گوید. عرفان عملی هم از مراحل سلوک انسان از ادنی مراحل تا به عالی ترین مقام توحیدی سخن می گوید اما سخنی از زیست توحیدی و یا جامعه توحیدی و چگونگی مراحل حرکت اجتماعی و تاریخی انسان به میان نمی آورد.
از این روست که هر چند عرفان اسلامی دانشی لازم برای تمدن سازی میتوان دانست اما قطعا کافی نیست. عرفان به ما یاد نمی دهد چگونه طبیعت را برای معنویت تسخیر کنیم. چگونه نه تنها مقهور تکنولوژی نگشته بلکه آن را به خدمت بسط معنویت و حاکمیت الله بیاوریم.
اسلام در همه علوم طبیعی معنای دیگری را میخواهد اما آیا عرفان و تفکر صدرایی که نگاشت فلسفه به عرفان بود این مهم را برای ما فراهم می آورد؟
با هم سطوری از بیانات امام ره را بخوانیم:
«فرق ما بين اسلام و ساير مكتبها- نه مكتبهاى توحيدى را عرض نمىكنم- بين مكتب توحيدى و ساير مكتبها، كه بزرگترينش اسلام است، اين است كه اسلام در همين طبيعت يك معناى ديگرى مىخواهد، در همين طب يك معناى ديگرى مىخواهد، در همين هندسه يك معناى ديگرى را مىخواهد، در همين ستارهشناسى يك معناى ديگرى مىخواهد ….»