رویکرد تنزیهی و تشبیهی در میانه علت فاعلی و علت غایی
#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#سید_مصطفی_مدرس
#یادداشت_105
#جلسه_307
🔰رویکرد تنزیهی و تشبیهی در میانه علت فاعلی و علت غایی
حضرت استاد در یکی از بازخوردهایشان فرمودند:”در دل هر دو رویکرد تشبیهی و تنزیهی نیز تنزیه یا تشبیه نهفته است. ”
این سخن حقی است اما مسئله آنجا صورتی دیگر پیدا میکند که در عالم ماده تزاحماتی پدید آمده و یکی به مثابه علت فاعلی و دیگری به مثابه علت غایی مد نظر قرار میگیرد.
💠رویکرد تنزیهی به مثابه علت فاعلی و رویکرد تشبیهی به مثابه علت غایی
چنانچه رویکرد تنزیهی به مثابه علت فاعلی و رویکرد تشبیهی به مثابه علت غایی در کنش های انسانی مطمح نظر قرار گیرد آنگاه فاعلیت و سازندگی با ممشای مبارزه به غایت تمدن سازی در پی گرفته می شود.
به عبارتی هر چند “ما در موقف امثال یمن و غزه نیستیم” لکن جبهه مستضعفان در یک نگاه کل نگرانه زیر چکمه نظام سلطه قرار دارد و مستضعفان امامان بالقوه ارض هستند و نه امامان بالفعل!
فلذا فصل اخیر چهره ما بایستی مبارزه به منظور اتفاقا زدودن نفوذ طاغوت در رگ رگ شئون حیات اجتماعی و تمدنی ما به غایت تمدن سازی بایستی باشد.
به تعبیر دیگر لازمه هجرت از منطقه تحت نفوذ ولایت طاغوت و حاکمیت طاغوت به منطقه تحت نفوذ ولایت الله و حاکمیت الله، نفی درونی ولایت طاغوت و قطع رابطه با آن می باشد و این لازمه اش محقر شدن و کوچک شدن طاغوت و مظاهر تمدنی چشم پرکن طاغوت در دیدگاه همگان، و ذلیل خوار شمرده شدن پذیرفتن ولایت طاغوت می باشد.
این ممشا مدعیست اگر به دنبال تمدنسازی هستیم(رویکرد تشبیهی به مثابه علت غایی) در این صورت بایستی از هرگونه وابستگی فکری، عاطفی و رفتاری به طاغوت خویشتن خویش را برهانیم(رویکرد تنزیهی به مثابه علت فاعلی)
سوال اینجاست که با این تقریر این ممشا و سیاست، سیاستی در پارادایم تمدن و نه در تراز تمدن خواهد بود؟!
💠رویکرد تشبیهی به مثابه علت فاعلی و رویکرد تنزیهی به مثابه علت غایی
حال چنانچه رویکرد تشبیهی به مثابه علت فاعلی و رویکرد تنزیهی را به مثابه علت غایی در کنش های انسانی مد نظر قرار گرفته و سیاست انقلاب اسلامی بر این ممشا مستقر گردد بدین معنا خواهد بود که ما با تمرکز بر فاعلیت ساخت ایران پیشرفته به دنبال غایت چالش با نظام سلطه و دستگاه استکبار و رفع فتنه طاغوت از عالم باشیم.
فلذا فصل اخیر چهره ما بایستی «پیشرفت و تحول و آبادانی» باشد، یعنی جاری ساختن ربوبیت الهی در رگ رگ شئون حیات بشری.
به تعبیر دیگر لازمه هجرت از منطقه تحت نفوذ ولایت طاغوت و حاکمیت طاغوت به منطقه تحت نفوذ ولایت الله و حاکمیت الله، بر افراشتن پرچم ولایت الله و استحکام بخشیدن و اقتدار آفریدن برای ولایت الله می باشد و این لازمه اش حس عزّت و افتخار و تفاخر به مظاهر تمدنی و تاریخ الهی جبهه حق می باشد.
این ممشا مدعیست اگر به دنبال رفع فتنه طاغوت از عالم هستیم(رویکرد تنزیهی به مثابه علت غایی) در این صورت هیچ مفری جز وَأَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّةٍ وَمِن رِباطِ الخَيلِ نداریم. (رویکرد تشبیهی به مثابه علت فاعلی)
(وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ وَآخَرِينَ مِنْ دُونِهِمْ : شاید از این آیه بشود اینگونه استفاده کرده که اعداد و آمادگی هر قدرتی در جبهه مؤمنین به حق (تشبیه) غایتش ارهاب عدوّ الله (تنزیه) است.
🔴شاید بشود اینگونه تنظیر کرد که تاکید بر رویکرد تنزیهی به مثابه علت فاعلی به منزله تاکید بر دفع و رفع مانع بوده و تاکید بر رویکرد تشبیهی به مثابه علت فاعلی به منزله تاکید بر ایجاب و ایجاد اقتضاء می باشد.
این مهم است که بفهمیم حال و عطش یک مردمی عطشی تنزیهی است یا عطشی تشبیهی!
این مهم است که بفهمیم توان و اراده ملّی بایستی در جهت تنزیه و دفع و رفع مانع خرج گردد یا در جهت تشبیه و ایجاب و ایجاد اقتضاء!
این مهم است که بفهمیم اگر جهاز هاضمه فکری فرهنگی مان توان استحاله و زدودن رگه های طاغوتی نظامات اجتماعی را ندارد بایستی بر تنزیه جهت شناسایی رگه های طاغوت تاکید کنیم یا بر تشبیه جهت ارتقای جهاز هاضمه فکری فرهنگی مان!