متعلق ماموریت ( اراده ملی ( قیام جوانان ) یا حل مسئله )

بسم الله الرحمن الرحیم

  • در بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی، حضرت آقا اراده ملی را جان مایه حقیقی پیشرفت می داند. به تعبیری دیگر سخن کلیدی حضرت آقا در بیانیه قیام جوانان برای ساختن ایران می باشد. این سخن در نهایت به خروجی اراده ملی منجر می شود.
  • اما در این جا یک سوال اساسی به وجود می آید که نسبت اراده ملی و حل مسئله اجتماعی چیست ؟ از طرفی پیشرفت کشور در بیان حضرت آقا در گرو اراده ملی است و اراده ملی نیز در گرو قیام جوانان می باشد. و از سویی دیگر اساسا قیام برای ساخت ایران می باشد و ساخت ایران یعنی حل مسئله ها. نکته دیگری که حائز اهمیت می باشد. تعین و تجسد اراده ملی در جامعه می باشد. جریان اجتماعی اساسا تعین و تجسد اراده ملی می باشد. پس به این ترتیب برای تحقق اراده ملی در عرصه عمل نیازمند ایجاد جریان اجتماعی هستیم. با این حساب چه نسبتی در این میان برقرار است ؟
  • شاید بتوان برای این صحنه سه مدل طراحی کرد:
    • 1-مدل اول این است که غایت و هدف را قیام جوانان و ایجاد اراده ملی گرفته یا به تعبیر دیگر ایجاد یک جریان بالنده اجتماعی . و حل مسئله به مثابه راهبرد برای قیام و ایجاد جریان اجتماعی نقش آفرینی کند.
    • 2-مدل دوم این است که جای غایت و راهبرد عوض شود یعنی حل مسئله ، در جایگاه غایت و هدف قرار گیرد و قیام جوانان و ایجاد اراده ملی و جریان اجتماعی در قامت یک راهبرد به کمک ما بیاید.
    • 3-و اما مدل را می توان این گونه بیان کرد که اساسا هدف و غایت حل مسئله می باشد. و راهبرد آن متعین در قیام جوانان و ایجاد اراده ملی و جریان اجتماعی نباشد. و حرف از راهبرد های دیگری در میان باشد.
  • اما قبل از انتخاب یکی از این مدل ها باید توضیحی در مورد آن ها بیان شود.
    • یکی از دعوای های صحنه ماموریت گرایی پدیده مسئله محوری و یا انسان محوری است. عده ای کار و هدف نهایی حلقه های میانی و گروه های اجتماعی را حل مسئله های اجتماعی می دانند و عده ای دیگر با هدف و کار آن ها را ایجاد جریان اجتماعی و اراده ملی می دانند.
    • مدل سوم ، مدلی افراطی از مسئله محوری می باشد. این مدل غایت خود را حل مسئله می داند و اساسا توجه به مقوله اراده ملی و ایجاد جریان اجتماعی را خیلی مهم نمی داند و به دنبال حل مسئله های اجتماعی می باشد. و نسبت خاصی میان حل مسئله و جریان اجتماعی و اراده ملی نمی داند.
    • اما در دو مدل دیگر ایجاد جریان اجتماعی و اراده ملی اهمیت دارد. اما باید دید که این جریان اجتماعی و اراده ملی در نقش و قامت هدف می باشد و یا راهبرد ؟
      • می شود یک بار این گونه تعریف کرد که اساسا هدف و غایت ، حل مسئله می باشد. و ایجاد جریان اجتماعی و اراده ملی راهبرد می باشد. این عبارت یعنی چه ؟ یعنی آن که از آن جایی که مسئله ها همیشه به طول زمان ، تغییر و تبدل پیدا کرده و نو می شوند و از طرفی حل کردن آن ها بسیار سخت و نیازمند نیرویی عظیم هست. برای حل کردن آن ها مجبور به ایجاد جریان اجتماعی و اراده ملی هستیم تا آن جریان اجتماعی با سوار شدن بر مسئله، آن را حل کند. یعنی حل مسئله اساسا مقید است به ایجاد جریان اجتماعی و اراده ملی. در این مدل ایجاد جریان اجتماعی و اراده ملی اهمیت پیدا می کند چرا که راهی جز آن برای حل مسئله وجود ندارد.
      • اما مدل اول این گونه نیست. در مدل اول دیگر هدف ایجاد جریان اجتماعی و اراده ملی می باشد. و حل مسئله ها در قامت راهبرد ظاهر می شوند یعنی حل مسئله ها فقط یک ابزاری هستند که سبب ایجاد قیام در جامعه شده و در نهایت جریان های اجتماعی را رقم می زنند . البته که در نهایت این جریان اجتماعی به حل مسئله خواهد پرداخت و آن را حل خواهد کرد اما این دیگر از نتایج پدیده می باشد ولی غایت و هدف اصلی در این مدل قیام جوانان و ایجاد جریان اجتماعی بوده است.
  • سوال : اما کدام یک از این مدل ها مطلوب می باشند و اساسا تفاوت میان مدل اول و دوم در چیست ؟ این مسئله را ان شا الله در یادداشت های بعدی به آن خواهیم پرداخت.
0 0 رای ها
امتیازدهی به یادداشت
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها