تأملی در معنای «حکمت» در اندیشه اسلامی

💠تأملی در معنای «حکمت» در اندیشه اسلامی💠

🔻با توجه به دو یادداشت قبل که به معنای لغوی و استعمالات آن در آیات و روایات پرداختیم، حال باید بررسی کنیم که معنای حکمت در اندیشه اسلامی چیست؟
از مجموع آیات و روایات بدست می آید که:
• حکمت، چیزی غیر از علم است.
• حکمت، با عمل صالح، نوعی ارتباطی خاص دارد.
• حکمت چیزی غیر از فکر و فلسفه است.
• حکمت چیزی غیر از قرآن است.
علامه طباطبایی می فرماید حکمت عبارت است از قضایاى حقه‌‏‌اى که مطابق با واقع باشد؛ یعنى به نحوى مشتمل بر سعادت بشر باشد، مانند معارف الهی در باره مبدأ و معاد. و یا اگر مشتمل بر معارفى از حقایق عالم طبیعى است، معارفى باشد که باز با سعادت انسان سروکار داشته باشد، مانند حقایق فطرى که اساس تشریعات دینى را تشکیل می‌‏دهد (المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏2، ص 395)

🔻با توجه به مطالعه و بررسی آیات و روایات و بیانات علما، به نظر بنده بنده حکمت چند ویژگی دارد:
🔹اول معارف و براهینی است که نافع باشد. یعنی مشتمل بر معارفی از حقایق عالم هست که با سعادت انسان سروکار داشته باشد. همانطور که بنابر نظری برخی، نظر اسلام در مورد علم این است که همه علوم مورد سفارش نیستند بلکه علم نافع مورد رجحان دارد و از علم لاینفع باید برحذر بود. (اللهم اعوذ بک من علم لاینفع). بنابراین هر علم و برهانی، حکمت نیست.

🔹دوم حکمت، برخاسته از عمل است. که ظاهرا اعمالی است که انسان را از مادی بودن خارج کند. عملی که روحش را تقویت کند. انسانهایی در خدمت جسم و بعد ماده شان هستند، به هیچ وجه نمی توانند به حکمت دست یابند. البته از روایاتی که می گوید خذ الحکمه ولو من اهل النفاق، استفاده می شود که حکمت با ایمان ملازمه همیشگی ندارد. بلکه اگر انسان منافق و کافر هم خودش از حیوانیت و مادیت بیرون بیاورد، می تواند به حدی از حکمت دست یابد.

🔹و سوم حکمت، امری نیست که موطنش عقل باشد. بلکه به نظر می رسد حکمت امری مرکب از عقلانیت و شهود است. به تعبیر دیگر، حکمت یک معرفت عمیق قلبی است نه گزاره های عقلانی فلسفی. لذاست که این حقیقت بعد از عمل و درک حقایق عمیق بدست می آید.

0 0 رای ها
امتیازدهی به یادداشت
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها