مردم سالاری یعنی حرکت امام و مردم باهم
💠مردم سالاری یعنی حرکت امام و مردم باهم💠
🔻 در یادداشت قبلی بیان شد که مردم سالاری، یک استراتژیک و یک نحوه اداره جامعه نیست. مردم سالاری راهبرد امروزه اداره جامعه اسلامی نیست. مردم سالاری هدف ولی است. لذا فقیه نمی تواند فارغ از خواست و نظر و فکر آنها، جامعه را اداره کند. بخاطر این است که ولی هیچوقت از مردم فاصله نمی گیرد. ولی به گونه ای تصمیم نمی گیرد که مردم جامعه آن را درک نکنند. ولی برخلاف خواست همه مردم حرکت نمی کند.
🔻 نقشی که ولی دارد این است که از اهداف و آرمان ها محافظت می کند. آنها را به مردم تذکر می دهد. در هنگام مشکلات و سختی ها، مردم را تقویت می کند. نصرت الهی را یادآوری می کند. از انحرافات و خطاها جلوگیری می کند و به مردم گوش زد می کند.
قرار نیست ولی بار همه مردم را به دوش بکشد. اداره جامعه اسلامی به عهده تمام مردم است. همه مردم باید بپاخیزند و با تکیه بر تعالیم الهی (که با عقلانیت بدست آمده)، جامعه را بسازند.
🔻 این نگاه مردم سالاری در تمام عرصه های جامعه مثل اقتصاد و سیاست و فرهنگ و….، تأثیرات بسیار عمیقی دارد. از اساس، مردم سالاری با دموکراسی متفاوت است. تفاوت آن صرفا در این نیست که در دموکراسی، فقط نظر مردم اصالت دارد ولی در مردم سالاری، هم نظر مردم مهم است و هم موازین شرعی؛ تفاوت عمیق تر است. رأی مردم در دموکراسی یک ابزار است برای رسیدن یک نفر به قدرت. اگر هم حاکم در دموکراسی در حین اداره، به نظر مردم توجه می کند، این توجه از باب جلب رضایت و همراهی آنها است نه برای رشد آنها.
اما در مردم سالاری، هدف حاکم، رشد مردم است. هدف، ولایت و سالار شدن همه مردم است. لذا در حکومت اسلامی، مردم ولی را انتخاب می کنند و بعد از آن ولی با مردم حرکت می کند نه اینکه ولی بعد از انتخاب شدن، خودش حرکت کند و به مردم بگوید به دنبال من بیایید.
🔻 بخاطر همین است که حاکم اسلامی حق ندارد در جامعه کاری کند که مردم را مسخ کند. نمی تواند بگونه ای آنها را تربیت کند که بطور غیرآگاهانه به سمت اهداف قدم بردارد. نمی تواند مردم را تخدیر کند تا علیه حکومت حرکتی نکنند. درحالیکه در جامعه غربی، حاکمان و مستکبران مردم را به هر نحوی که شده ساکت می کنند. در زمانی با جنگ آشکار و زور این کار را می کردند و امروزه با سرقت شعارهای فطری. در گذشته به روش سخت، مردم و جهانیان را به استعمار می گرفتند ولی امروزه با روشهای نوین استعماری، آنها را به بردگی گرفته اند. و در ظاهر شعاری آزادی و برابری و عدالت و توسعه سر می دهد.
در مجموع بطور خلاصه می توان گفت که مردم در اندیشه اسلامی، هدف و مطلوب هستند اما مردم در اندیشه غربی، ابزار است.