نزاع حق و باطل
#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#مهدی_اعلایی
#یادداشت_47
#جلسه_317
گزاره ۱۷ :
همانگونه که کاملا مشخص است که هرجا حق باشد و باطلی، نزاع میان این دو حتمی است؛ به نظر می توان قاعده دیگری نیز، به دست آورد که هرجا نزاعی شکل می گیرد، مسلما هر دو طرف کاملا حق نیستند. چرا که اگر هر دو طرف حق باشند، اصلا نزاعی صورت نمی گیرد و حق، یکی بیشتر نیست و تکثر و نزاع در آن متصور نیست. حال، یا دو طرف باطل هستند، یا یکی حق است و یکی باطل.
توجه به این نکته (حق نبودن هر دو طرف در یک نزاع) به راحتی می توان گفت جایی که مثلا میان زن و شوهر اختلاف و مشکلی پیش می آید، هیچکدام کاملا به حق عمل نکرده اند؛ چرا که بنا در این مورد، طبق دستورات اسلامی، تسالم و تفاهم است و حتی اگر یکی از طرفین کاملا هم اشتباه عمل کرده، باید او را بخشید و به نحو احسن با او رفتار شود.
همینطور، در دعواها و درگیری های درون جبهه حق! اینکه نیروهای حزب اللهی با هم اختلاف نظر داشته باشند، طبیعی است؛ ولی اینکه در مقابل هم قرار بگیرند . علیه یکدیگر فعالیت کنند، نشان دهنده باطل بودن دو طرف است.
در مواجهه با باطل، باید توجه داشت که باطل جذابیت دارد و در نگاه اول، باطل به دلیل اینکه صریح به میدان نیامده و بخشی از حق را با باطل مخلوط کرده، میدان را در دست می گیرد؛ اما وقتی غبار فتنه بنشیند، آن چه که رخ می نماید و باقی است، حق است. همانگونه که فرمودند : «للحق دولة و للباطل جولة» . هرچقدر باطل بیشتر آمیختگی با حق داشته باشد، دوران جولان آن طولانی تر خواهد بود. ولی چون سنخ ذاتی باطل هلاکت و نابودی است، بالاخره نابود خواهد شد. گرچه آن که چشم حقیقت بین داشته باشد، در می یابد که «إنَّ الْباطِلَ کانَ ذَهوقاً» .