کرامت بافتنی یا کرامت یافتنی

#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#علم
#محمد_هادی_جوهری
#یادداشت_112
#جلسه_332

🔰کرامت بافتنی یا کرامت یافتنی🔰

انسان همیشه به دنبال سعادت خویش بوده است . و اساسا تمامی مکاتب بشری در صدد ارائه طرحی برای سعادت بشری هستند.
شاید می توان ادعا کرد که مهم ترین بعد در کرامت بشری نسبت او با حقیقت عالم است. دعوا اسلام و غرب در کرامت بشری بر روی نسبت انسان با حقیقت هست.
اسلام و پایگاه توحید، انسان را موجودی می داند که اساسا توانایی درک حقیقت را دارد. مکتب توحیدی، مدعی است که حقیقت امری است ثابت و انسان به میزان تلاش و فهم خود می تواند آن را یافت کند.
اما پایگاه تمدنی غرب مدعی است که این نگاه اسلام به انسان سبب ذلت و خواری انسان شده است. و اساسا پایگاه دین با این شیوه در صدد استخفاف انسانیت هست. آن ها معتقدند که حقیقت چیزی جز بافت های انسان نیست. و ارزش ها و حقایق را به ساخته های انسانی تبدیل می کنند. با این حساب عالم محوریتی جز انسان نخواهد داشت و لذا هویت اصلی مکتب غرب که اومانیست است شکل می گیرد.
اما بر خلاف آن در مکتب توحیدی اسلام، محوریت عالم با حقیت عالم می باشد. که این حقیقت چیزی جز وجود حق تعالی نیست. و این است که توحید در مکتب اسلام به عنوان روح و محور عالم شناخته می شود.
اما در مقایسه این دو مکتب باید به یک پاسخ در باب کرامت انسان دست پیدا کرد. که کدام یک از این دو مکتب، کرامت حقیقی به انسان عطا کرده است.
ادعای ما این است که اساسا این اسلام و توحید است که به بشر کرامت حقیقی را عطا کرده است چرا که او را صاحب توانایی کشف و یافت حقیقت عالم دانسته است. و اجزای درک عالم را به او داده است.
اما مکتب غرب وقتی در فضای شکاکیت به عدم توانایی و عجز در فهم حقیقت عالم دچار می شود. برای رهایی و فرار از این منجلاب، ایده بافت حقیقت را مطرح می کند. و اساسا این تمدن غرب هست که به دنبال استخفاف انسانیت می باشد. چرا که انسان مدرن می خواهد با غالب کردن بافت های خود به عنوان حقیقت ، انسانیت و عالم را تحت سیطره خود در آورده و آن ها را به بردگی بکشاند. اما اسلام در حقیقت به دنبال رساندن انسان به سعادت و یافت حقیقی است.

0 0 رای ها
امتیازدهی به یادداشت
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها