آیا تکلیف، واژه عمیقتری نسبت به حق است؟

#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#سید_ابراهیم_رضوی
#یادداشت_9
#جلسه_345

♦️آیا تکلیف، واژه عمیقتری نسبت به حق است؟

🔸شاید بتوان گفت آن معضلی که دغدغه استاد بوده و به حق هم بوده (که ادبیات تکلیف نسبت به ادبیات حق، از ارزش و عمق بیشتری برخوردار است و جامعه تکلیف مدار، جامعه عاشقانه تر، پرمعناتر و عمیق تری نسبت به جامعه حق مدار است)، بخاطر معنای حق نیست.
با توجه به توضیحاتی که در تفاوت حق و تکلیف در یادداشت قبل بیان شد، به نظر می رسد تکلیف از عمق معنایی بیشتری برخوردار نیست. چراکه تکلیف معلول متلازم حق است. و اگر قرار باشد بین این دو واژه، یک واژه را دارای عمق بیشتری بدانیم، به نظر می رسد، حق عمق معنایی بیشتری دارد چراکه اساسا حق در لایه هستی شناسانه قرار دارد و حق هست که تکلیف را می سازد.

🔸به نظر می رسد شاید بتوان اینگونه گفت که این معضل بخاطر متعلق و مضاف الیه حق است. یعنی کلمه «من» در «حق من». مشکل این است که نگاه جامعه، فرد مدار و خودخواهی است نه جامعه مدار و دگرخواهی. مشکل این است که در نگاه مردم، نقطه کانونی و اصلی، خود است نه جامعه. این یعنی انانیت.

🔸اما در مقام تحلیل، اینکه چرا اینگونه تصور شده که مشکل متوجه نگاه حق مدارانه است، شاید بخاطر این باشد که در تفکر و فرهنگ غربی (که اوج نگاه انانیت انسان به خود است)، از واژه حق استفاده شده است و استفاده آنها از این کلمه برای هدف خودخواهانه خود، موجب این ذهنیت شده که امروزه ما بعد از شنیدن واژه حق، ذهنمان به معنای «حق من»، منصرف می شود. و الا به نظر می رسد اگر کاری که غرب با این واژه کرده است را از این معنا حذف کنیم، از واژه «حق»، «حق من» فهمیده نمی شود.

🔸حال بعد از بلایی که غرب و تفکر غربی بر سر این واژه (حق) در آورده، اینکه امروز باید با این واژه چه کنیم، سوال دیگری است. اما همین مقدار به ذهن می رسد که کنار گذاشتن این واژه با این عمق معنایی هستی شناسانه اش، حرکتی منفعلانه در برابر غرب بوده و چه بسا حرکتی اشتباه است. ما باید با ادبیات سازی و گفتمان سازی، عمق معنایی این کلمه را به آن بازگردانیم.

0 0 رای ها
امتیازدهی به یادداشت
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها