غایتِ افعالِ انسان در جهان بینی توحیدی و مادّی
#یادداشت_9 #حسین_کلاتی #مشخصات_اسلام #اصالت_فایده #جلسه_352 غایتِ افعالِ انسان در جهان بینی توحیدی و مادّی
بسم الله
به نظر می آید فایده مندی از نظر اسلام ناشی از نگاه فلسفه اسلامی به افعال در عالم است. هر فعلی باطنی دارد و هیچ دستوری از دستوراتِ اسلام انجام فعل برای خودش نیست بلکه هدفِ بالاتری از اشتغالِ به آن قابل تصور است.
دنیا که درجه نازلی از حقیقت و هستی است همواره در نگاه اسلامی به عنوانِ امری فانی تلقی می گردد که تنها اگر صرفِ امری باطنی و الهی شود با حقیقت عالم پیوند می خورد و نوعی بقاء پیدا میکند لذا از نماز و زکات و تعبدیاتِ دیگر تا جهاد و امر به معروف و توصلیاتِ دیگر همگی برای تحقق هدفی الهی که ورایِ خود فعل است صورت میگیرد.
برای مثال نماز برای ایجاد حالِ ذکر در باطن انسان و اتصال با خدا وضع می شود و اگر از این تهی شد بی معنا و بی اثر خواهد بود همان طور که جهاد برای از بین بردنِ موانع توحید وضع شده است و اگر مبارزه ای با این انگیزه نبود در نظر شریعت بی ثمر و یا مضر خواهد بود.
در نگاه توحیدی حتی در اموری که به ظاهرِ جنبه اخروی ندارند، جنبه ای باطنی تعریف می کند به نحوی که اساساً هیچ فعلی خالی از اثرِ معنوی و الهی نباشد برای مثال حتی نکاح و اکل و شرب هم همراه با آدابی خواسته شده است که موجبِ تعالی روح و موجبِ تذکر باشد؛ گویا اسلام هیچ چیز در دنیا و از جمله افعالِ انسان را برای خودش نمی خواهد و مدام انسان را به باطن و حقیقت و آثارِ اعمال رهنمون می سازد.
در مقابل در نگاهِ مادی، چیزی جز دنیا را واقعیت نمیپندارد لذا هدفی ورای آن چه در ماده هست را ادراک نمیکند و بهره مندی و نفع و سود را جز در خودِ دنیا و افعالش نمی بیند لذا در این نگاه چیزی جز خود فعل اصالت ندارد. مهم این است که انسان از همینِ آناتِ خود لذت ببرد لذا در دنیا غرق می شود و همه چیز را در همین جا جستجو می کند؛ انسانی که نگاهِ مادی دارد حتی نماز هم اگر بخواند برای به دست آوردن چیزی از دنیاست و اگر از لذتی بگذرد برای هوس هایی بزرگ تر است یعنی برای این که بعداً التذاذ بیشتری برده باشد.
لذا در نگاه فلسفی مسئله به این بر می گردد که ما برای هر فعلِ ظاهری در دنیا، غایتی خارج از خود قائل باشیم یا این که هیچ چیزی خارج از فعل را نپذیریم و تمامِ حقیقت را داخلِ فعلِ خود ببینیم.
در نگاه اول که الهی بود مؤمن هر چه می کند به غایت و اثر می اندیشد و در نگاه مادی انسان هر چه می کند به خودِ آن کار و بهره ای که می شود از آن برد می اندیشد.
این نگاه اگر در کنار فقه قرار بگیرد به همه چیز روح می بخشد و تنها در این صورت است که مقاصد شریعت از احکامِ عملی اش برای انسان و جامعه انسانی حاصل میشود.