چند نکته در مورد کلام شهید مطهری ره در مورد آزادی تفکر و آزادی عقیده
شهید مطهری ره:
«فرق است ميان آزادى عقيده و آزادى تفكر. تفكر يعنى همان استعداد انسانى بشر كه مىتواند در مسائل، علمى و منطقى بينديشد. اين استعداد حتما بايد آزاد باشد. پيشرفت و تكامل بشر در گرو اين آزادى است.
مى دانيم هر عقيدهاى ناشى از تفكر نيست. بسيارى از عقايد بشر ناشى از يك سلسله عادتها، تقليدها و تعصبهاست نه اين كه چون فكر كرده اين عقيده را گرفته است بلكه چون عادت كرده، به اين عقيده چسبيده است.
اين عقيده نوعى «انعقاد» است يعنى فكر و انديشهاش به جاى اين كه باز باشد بسته و منعقد شده و بر عكس، آن قوه مقدس تفكر به دليل اين انعقاد و بستگى در درونش اسير شده. آن آدمى كه يك سنگ يا چوب و ساخته دست خودش را مىپرستد، آيا نشسته علمى و منطقى فكر كرده و علم و منطق او وى را رسانده به اين كه اين بت را بپرستد؟
تفكر آزاد است، حالا كه تفكر آزاد است پس اين آقاى بت پرست بايد آزاد باشد براى اين كه بت را بپرستد؛ يا نه، عقل و فكر اين شخص اسير است، بايد كارى كنيم كه عقل و فكر او را از اسارت اين عقيده آزاد كنيم، كارى را بكنيم كه ابراهيم خليل اللَّه و بتشكن كرد؟»(مجموعه آثار شهيد مطهري (آينده انقلاب اسلامى ايران)، ج24، ص120
????چند نکته در مورد کلام شهید مطهری ره در مورد آزادی تفکر و آزادی عقیده
1- شهید بزرگوار در استدلال در مورد عدم آزادی عقیده بیان میفرمایند که همه عقاید از تفکر نشات نگرفته اند و بسیاری از عقاید ناشی از خرافات و… هستند. لذا نمی توان قائل به آزادی عقیده شد. لکن شهید بزرگوار اشاره ای نمیکنند که عقایدی که از تفکر نشات گرفته اند چه طور؟ اگر قائل به آزادی تفکر شدیم، این تفکر آزاد خواه ناخواه در مرحله بعدی عقایدی را رقم خواهد زد. این فردی که بر اساس تفکر آزاد به نتایجی رسیده و به مرور به آنها معتقد شده، در عقایدش آزاد نیست؟ یعنی میتواند در مقابل اندیشه های دینی تفکر کند لکن نباید به آنها اعتقاد پیدا کند؟ این پدیده در ساحت انسان چگونه امکان دارد؟
2- آزادی عقیده به چه معناست؟ اساسا میتوان انسان را از اعتقاد به چیزی منع کرد؟ یا باید روش های رسیدن به یک اعتقاد را محدود کرد و برخی روش ها و منابع را معتبر و برخی را شمرد؟
3- آیا منظور از عدم آزادی در عقیده، عدم آزادی در بیان و یا تبلیغ یک عقیده است، یا منظور در عدم آزادی در اعتقاد داشتن است؟ اگر منظور عدم آزادی در اعتقاد داشتن است، اصلا چنین سلبی امکان پذیر است؟