ایران فکور
بسم الله الرحمن الرحیم
به نظر میرسد گام نخست، مقدم و پیشنیاز برای بحث آزاداندیشی، گام اندیشه است.
ضرورت پرداختن به فکر و جوشش فکر و اندیشهورزی باید به صورت یک حقیقت نمایان و واضح برای جامعهی ایران تبیین شود.
فکر اولین عرصهای است که باید در مسیر پیشرفت فتح شود، باید به آن رسیدگی کرد.
به نظر نمیرسد بدون داشتن جامعهای فکور و عاقل، بشود به سمت آزاداندیشی حرکت کرد. چه اینکه اصل اندیشیدن جایگاهش را نیافته است تا بخواهد آزاداندیشی در آن مطرح شود.
این مهم ابتدا از مجموعهی نخبگان شروع خواهد شد و بعد به آحاد مردم سرریز خواهد کرد.
حضرت آقا در اولین نشست اندیشههای راهبردی در جمع نخبگان میفرمایند:
«… عرصههای این پیشرفت را بهطور کلّی بایستی مشخّص کنیم. چهار عرصهی اساسی وجود دارد، که عرصهی زندگی – که شامل عدالت و امنیّت و حکومت و رفاه و این چیزها میشود – یکی از این چهار عرصه است. در درجهی اوّل، پیشرفت در عرصهی فکر است. ما بایستی جامعه را به سمت یک جامعهی متفکّر حرکت دهیم؛ این هم درس قرآنی است. شما ببینید در قرآن چقدر «لِقَومٍ یَتَفَکَّرُون»، «لِقَومٍ یَعقِلُون»، «أفَلا یَعقِلون»، «أفَلا یَتَدَبَّرون» داریم. ما باید جوشیدن فکر و اندیشهورزی را در جامعهی خودمان به یک حقیقت نمایان و واضح تبدیل کنیم. البتّه این از مجموعهی نخبگان شروع خواهد شد، بعد سرریز خواهد شد به آحاد مردم. البتّه این راهبردهایی دارد، الزاماتی دارد. ابزار کار، آموزشوپرورش و رسانهها است؛ که باید در برنامهریزیها اینها همه لحاظ شود و بیاید.
عرصهی دوّم -که اهمّیّتش کمتر از عرصهی اوّل است- عرصهی علم است. …» (10/9/89 نخستین نشست اندیشههای راهبردی)
مگر اینکه بگوییم آزاداندیشی جامعه را مجبور به اندیشه خواهد کرد، که در این صورت این امر با صرف هزینه زیاد و تلخ و پرفشار انجام خواهد شد و شاید نتایج مطلوب هم نداشته باشد.
اگر هم این طور شود، باز غایت ما برای آزاداندیشی، پرداختن به اندیشه خواهد بود.