نهاد دانش اسلامی، پشتبان تمدن اسلامی
رقابت ما با غرب رقابت دو کشور که بر سر منافع اقتصادی یا سیاسی کش مکش میکنند نیست، بلکه ما با تمدن غرب درگیریم. ما از ابتدا می خواستیم انسان دیگر، جامعه دیگر و تمدن دیگری پدید بیاوریم.
تمدن غربی مبتنی بر دانش های غربی است. غرب برای نفوذ دائمی خود در کشورها، مخصوصا کشور های مسلمان پایگاه دائم دانشی خود را در این کشور ها تاسیس کرد. این پایگاه های دانشی طبیعتا متخصصانی تربیت میکند که با همین دارایی دانشی در آینده عمل خواهند کرد، لذا خروجی آن چیزی جز بسط همان تمدن مادی غربی نیست.
#پایگاه_دوگانه تولید علم و تربیت عالم در کشوری که میخواهد تمدنی جدید بسازد چیزی شبیه فاجعه است. دو پایگاهی که هرکدام به سمتی می کشند و در مقابل یکدیگر قرار می گیرند. چنین جامعه ای بر حسب محاسبات عادی زمینی هیچ گاه نباید رنگ آرامش را ببیند و فتنه در آن همیشگی خواهد بود.
این جامعه چون توانش در یک جهت واحد در راستای ایجاد یک تمدن واحد نیست و بردارهای قدرت های اجتماعی آن نه تنها در یک راستا نیستند بلکه در مقابل هم هستند به ناچار پایانی جز فروپاشی و شکست ندارد.
البته با شروع انقلاب اسلامی ویرایش های اساسی در نهاد دانشگاه حادث شد و با مجموع تغییراتی که در جامعه و مدارس و دانشگاه ها ایجاد شد ما اکنون نسل پاک و مجاهدی در دانشگاه ها داریم که تعدادشان کم هم نیست. لکن کلیت این نهاد به عنوان نهاد علمی که قرار است پشت یک تمدن قرار بگیرید و از تمدن اسلامی پشتیبانی کند عقیم است. علوم دانشگاهی باید تغییر کند و از دل دارایی های اسلامی و ایرانی و تجربه های مسلمین و بر اساس مسائل ایران اسلامی ما تدوین شود. و الا این نهاد برای نبرد تمدنی ما عقیم است.
اشکال اصلی به حوزه های عملیه باز میگردد. تحول در دانشگاه به عنوان نهاد تربیت متخصصین و مسئولین آینده کشور به پشتیبانی حوزه و کنش های حوزویان بازمیگردد. البته کاری بسیار دشوار و طولانی مدت است لکن حوزه باید این عملیات را تکفل کند و شانه اش را زیر بار این مسئولیت ببرد. حوزه عملیه برای این که بتواند این تحول را رقم بزند خودش نیاز به تحول دارد تا بتوانند مانند گذشتگان خود پشتیبان تمدن اسلامی باشد.
البته ترور های اول انقلاب حقیقتا ضربه ی سنگینی بر پیکره حوزه ی علمیه آن زمان، که بیش از هر مرکز دیگری نیاز به تحول داشت وارد کرد. حوزه علمیه به عنوان مادر انقلاب باید موقف خود را از حوزه سنتی قبل از انقلاب به حوزه ای که در مقام تحقق دین در جامعه است تغییر میداد و خود را درگیر مسائل جامعه میکرد. سالهای سال امام بزرگوار ما برای تربیت نسلی از حوزویان تلاش کرد تا بتواند بار این تحول عمیق را با کمک آنها بر دوش بکشد. اما متاسفانه ترورهای ناجوانمردانه ی ابتدای انقلاب سرداران این تحول حوزوی را که وقت خدمت آنها و تحول حوزه و بالتبع جامعه بود، از ما گرفت. لذا حوزه در این حرکت تمدنی کُند شد و تا مدت ها این افکار ناب جایگاه ویژه ای در سطح حوزه های علمیه نیافت. طبیعتا تحول در نهاد علم نیز با این حرکت کُند امکان پذیر نبود.
باید دقت کنیم که این مسئله چیزی نیست که دست از سر انقلاب ما بردارد و بتوانیم از کنار آن به آسانی عبور کنیم. #نهاد_دوگانه_دانش گلوی کشور ما را فشرده است و به ناچار باید زمانی از خجالت آن در بیاییم.