کلام انقلابی، دانش تمدن ساز

کلام انقلابی، دانش تمدن ساز

    • تمدن، عينيت يافتن ارزشها و مطلوبهای انسـانى در بسـتر حيـات فـردی و اجتماعى است. البته مراد از عينيت نيز تنها جنبه های كالبدی واقعيت نيست، بلكـه ابعـاد نـرم فرهنگى نيز كه همان انگاره ها، ارزشهـا، رويكردهـا و روشهـا هسـتند در نظـر اسـت. ايـن تعريف نه تنها مجموعه عناصر فرهنگى را كه سازنده كالبدهای تمدنى هستند در برمی گيرد، بلكه فرايندهای بين اذهانى حاصل از تمدن )فرهنگ بَعد از تمدن( را نيز شامل می شود.
      • مقاله ظرفیت های دانش کلام در مطالعات تمدنی – استاد محمدتقی سبحانی
    • شاید بتوان این گونه ادعا کرد که 3 دانش دغدغه تحقق این مطلوب را دارند. دانش فلسفه، دانش فقه و دانش کلام. اما کدام یک از این دانش ها در خط مقدم تحقق ایجاد یک تمدن قرار دارند؟
    • اساسا مطالعات تمدنی از مسائل بینا رشته ای می باشد و قطعا در تحقق این مطلوب به هر سه علم احتیاج هست. اما مسئله اصلی بر سر حضور در خط مقدم می باشد. دعوا بر سر این است که تعیین حد و حدود حضور هر علم بر عهده کیست؟ آیا علمی دیگر باید این را مشخص کند و یا از میان همین علوم، علمی در این قامت می ایستد؟
    • به نظر می رسد این علم کلام هست که در خط مقدم جبهه مطالعات تمدنی ایستاده است و سعی در تحقق آن دارد. زیرا همان طور که بیان شد، سامان ذهن و اندیشه دینی جامعه بر عهده کلام هست. این برساخت، همان عقلانیت اجتماعی است که جامعه به سبب آن در مسیر تحقق تمدن گام برمیدارد فلذا این علم کلام است که ذهن و اندیشه جامعه را جهت می دهد و با ساخت عقلانیتی ویژه، حدود و ثغور دانش های دیگر را مشخص می کند.
    • فلذا علم کلام، یک دانش تمدن ساز می باشد که غنا و فهم راهبردی آن، بسط و گسترش علوم دیگر را نیز در جامعه مشخص می کند.
    • البته نکته ای که در این جا باید بیان شود این است که مراد ما از کلام در اینجا، کلام مطلوب و یا همان کلام انقلابی است و الا کلام کلاسیک و سنتی، توان و قدرت این امر مهم را ندارد.
3.5 2 رای ها
امتیازدهی به یادداشت
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها