بسمه تعالی
#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#توحید_از_دیدگاه_خط_مشی_اجتماعی
#محمد_حسن_زاده
#یادداشت_13
#جلسه_120
❇️دوگانه وظیفه و مسئله
1- منظور از مسئله، مسئله های بزرگی و اساسی است که تبدیل به مسئله عمر انسان میگردد و یا اینکه لا اقل بخش قابل اعتنایی از سرمایه ی عمر انسان را صرف میکند. و الا مسئله های کوچک، که با اندکی تلاش به پاسخ میرسد را تقریبا همه ی انسان ها دارند. لکن انسان های معدودی هستند که دغدغه های بزرگ دارند و به دنبال پاسخ به مسائل حیاتی هستند.

2- بین مسئله داشتن و وظیفه محور بودن هیچ دوگانگی ای نیست. در واقع انسان هایی که وظیفه محور هستند و از وسعت دید و اندیشه و سعه ی وجودی برخوردارند، مجموع این دارایی ها، آن ها را به این میرساند که خود را خرج وظایف بزرگ و حیاتی کنند. یعنی اساسا (مسئله محوری) در دل (وظیفه محوری) خوابیده است. مسئله محوری همان وظیفه محوری پیشرفته است.

♻️انسان هایی که به دنبال عمل به وظیفه هستند اگر از دارایی های وجودی برخوردار باشند، همین عمل به وظیفه آنها را به سمت وظایف مهم و با اولویت بالاتر سوغ میدهد. در ابتدا شاید بین چندین وظیفه معلق باشند و دور بزنند. خلا های مختلفی را پر کنند و امتحان کنند. به مرور شناختی از خود، نیاز های جامعه و فرمان ولی به دست می آورند و نقش نهایی خود و علمی را که قرار است در مدت عمر حمل کنند و به مقصد برسانند، پیدا میکنند. یعنی وظیفه اصلی که قرار است من خرج آن شوم، آن بار اصلی که قرار است من بردارم. آن را که یافت زندگی اش ویرایشی دیگر میخورد. بسیاری از چیزها که تا قبل وظیفه ی او بود، شاید دیگر وظیفه ی او نباشد. چون ذیل وظیفه ی محوری اش نمی گنجد. بسیاری از کارها که تا امروز وظیفه اش نبود، وظیفه اش میشود. چون در مسیر حل مسئله به آن ها نیاز دارد و….
✅ (مسئله محوری، وظیفه محوری اعلی است)
✅ يا أَحْمَدُ اجْعَلْ هَمَّكَ هَمّاً وَاحِدا
⚠️نکته:
– انسان برای یافتن مسئله محوری راه های مختلفی دارد. یک راه برای انسان هایی که هنوز خودشان توان انتخاب مسئله ی عمر خود را ندارند، قرار گرفتن در ذیل اراده ی یک بزرگتر و سپردن خود به دست اوست تا به او کمک کند مسئله ی عمرش را پیدا کند و خود را خرج آن کند.
– گاهی حتی شخصی مسئله ی عمر خود را پیدا کرده و مشغول عمل به آن است. لکن به خاطر فرمایش شخصی که به او اعتماد دارد و کلام او را نافذ و نزدیک تر به واقع می داند، مسیرش را عوض میکند وخود را خرج راهی میکند که او میخواهد. مثل بسیاری از تعبد هایی که نسبت به فرمان ولی میبینم. یا حتی در مرتبه ی دیگر، افرادی که خودشان صاحب فکر و مسئله هستند لکن به خاطر امر استادی دست به کارهایی میزنند که در مسیر ترسیمی برای خودشان نمیگنجد و عملا مسیر دیگری است لکن صرفا به خاطر فرمایش آن استاد نسبت به آن کار متعبد میشوند.

0 0 رای ها
امتیازدهی به یادداشت
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها