نظم ژئوپلیتیک غرب آسیا و قرارداد سایکس پیکو

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#توحید_از_دیدگاه_خط_مشی_اجتماعی
#سید_مصطفی_مدرس
#یادداشت_21
#جلسه_124

#نظم_ژئوپلیتیک غرب آسیا و قرارداد #سایکس_پیکو

خوب و دقیق به خطوط کشیده شده نگاه کنید؟

چرا عرب ها باید به چندین کشور کوچک و بزرگ تقسیم شوند؟ چرا اینقدر خطوط صاف؟!
چرا کردها بین سه کشور پراکنده اند؟!
و چراهای بسیاری که وقتی می نگریم همه اش جز هیزم آتش افروزی و اختلاف افکنی در بین مردم چیز دیگری نیست…

اگر کلمه توحید، توحید کلمه را ندا میدهد و دعوت می کند پس این چه آرایش ژئوپلیتیکی است؟!

نافذان بصیرت در نگاه اول می فهمند که این اختلاف و افتراق حتما و حقا و بتا توسط ولایت طاغوت ساخته و پرداخته شده است…

1️⃣ بخش اول:

روابط نزدیک نازیهای آلمان با صهیونیستها برای اشغال فلسطین

اشغالگری، توسعه‌طلبی و سبعیتی كه امروز اسرائیل از خود نشان می‌دهد، از ابتدا برای اهل بصیرت و دلسوزان جوامع اسلامی قابل پیش‌بینی بود.
از ابتدای شكل‌گیری اسرائیل، این رژیم غاصب و دروغین، همواره به حقوق مسلّم فلسطینیان تجاوز كرده و بعضی از حكومتهای غربی – بخصوص امریكا – آن را توجیه و حمایت كرده‌اند و مجامع بین‌المللی هم با توجیه اقدامات این رژیم، سعی كرده‌اند به هویّت آن و تجاوزاتش مشروعیت بخشند.
سرزمین فلسطین و قدس شریف، همواره مورد طمعِ بعضی از قدرتهای غربی بوده است و تحمیل جنگهای طولانی صلیبی‌ها علیه مسلمانان، نشان بارز اطماع آنها نسبت به این سرزمین مقدّس است. بعضی از فرماندهان ارتش متّفقین، پس از شكست عثمانی و ورود به بیت‌المقدّس گفتند: «امروز جنگهای صلیبی به پایان رسید.»!
اشغال این سرزمین براساس یك طرح چندجانبه، پیچیده و با هدف جلوگیری از اتّحاد و پیوستگی مسلمانان و پیشگیری از تأسیس مجدّد حكومتهای قدرتمند مسلمان بود. دلایلی در دست است كه نشان می‌دهد صهیونیستها با نازیهای آلمان روابط نزدیك داشتند و ارائه آمارهای اغراق‌آمیز از كشتار یهودیان، خود وسیله‌ای برای جلب ترحّم افكار عمومی و زمینه‌سازی برای اشغال فلسطین و توجیه جنایات صهیونیستها بوده است. حتّی دلایلی در دست است كه عدّه‌ای از اراذل و اوباشِ غیریهودیِ شرق اروپا را به نام یهودی به فلسطین كوچانیدند تا با پوشش حمایت از بازماندگان قربانیان نژادپرستی، یك حكومت معاند اسلام را در قلب جهان اسلام نصب كنند و پس از سیزده قرن، یك گسستگی بین مشرق و مغرب اسلامی ایجاد نمایند. در آغاز، مسلمانان غافلگیر شدند؛ چون از كُنه طرح صهیونیستها و حامیان غربی آنها مطّلع نبودند. عثمانی شكست خورد؛ قرارداد «#سایكس_پیكو» به طور محرمانه برای تقسیم كشورهای اسلامیِ خاورمیانه بین فاتحین جنگ منعقد شد؛ جامعه ملل قیمومیت فلسطین را به عهده انگلیسیها گذاشت؛ آنها هم به صهیونیستها وعده مساعدت دادند و با مجموعه‌ای از طرحهای حساب شده، یهودیان را به فلسطین آوردند و مسلمانان را از خانه و كاشانه خویش آواره كردند.
در این مصاف طولانی كه یك طرف غرب و صهیونیسم بود و طرف دیگر دولتهای عربِ تازه تأسیس شده، دشمنان اسلام برای مقابله، از ابزارهای گوناگون و پیچیده‌ای استفاده كردند كه از جمله آنها رسانه‌های تبلیغاتی و مجامع بین‌المللی بود. آنها از یك سو مسلمانان را به صبر، خویشتنداری، گفتگوهای صلح و سازش دعوت می‌كردند و از سوی دیگر اسرائیل را مسلّح می‌نمودند. اهداف راهبردی آنها از تعامل نابرابر و تبعیض‌آمیز بین كشورهای مسلمان و اسرائیل این بود كه همواره برتری نظامی اسرائیل را بر كشورهای اسلامی حفظ كنند و در مجامع بین‌المللی از آن رژیم حمایت كنند و با به كار گرفتن رسانه‌های تحت نفوذ خود، جنایات اسرائیل را توجیه نمایند و در بین مسلمانان تبلیغ كنند كه فكر پیروزی بر اسرائیل، خیال خامی بیش نیست.
رژیم اسرائیل از زمانی كه رسماً توسط سازمان ملل تأیید شد – یعنی بیش از نیم قرن قبل – تا سال گذشته یكّه‌تازی می‌كرد و هیچ چیز و هیچ كس جلودارش نبود؛ ولی مقاومت اسلامی لبنان كه مركّب از چند هزار جوان مسلّح به سلاح ایمان است، خواب این رژیم و حامیانش را پریشان كرد. این جوانان عزیز بدون دادن هیچ‌گونه امتیازی به اسرائیل، آن رژیم غاصب را با خواری از جنوب لبنان بیرون كردند.۱۳۸۰/۰۲/۰۴
بیانات در مراسم گشایش کنفرانس بین‌المللی حمایت از انتفاضه فلسطین‌
تشکیل رژیم صهیونیستی, تاریخ اشغال فلسطین, ارتباط صهیونیستها با نازیهای آلمان, قرارداد سایکس – پیکو, تاریخ آسیا و آفریقا
روایت تاریخی

http://farsi.khamenei.ir/newspart-index?tid=4788
.

2️⃣ بخش دوم:

قرارداد استعماری سایکس- پیکو
۱۶ مه ۱۹۱۷ قرارداد سری سایکس-‌پیکو میان انگلستان و فرانسه در مورد تقسیم بخش‌هایی از سرزمین‌های حکومت عثمانی بعد از جنگ جهانی اول میان این دو کشور منعقد شد.

• براساس توافق‌نامه سایکس – پیکو منطقه شام به سه منطقه (الف) «الزرقاء» که همان «عراق» است و تابع حاکمیت انگلیس و منطقه (ب) «الحمراء» که همان «سوریه» است و تابع حاکمیت فرانسه و منطقه (ج) «السمراء» یا همان «فلسطین» که تابع حاکمیتی بین‌المللی است تقسیم شد و این مقدمه و زمینه‌ساز اشغال فلسطین توسط صهیونیست‌ها بود.

• ماده یک:

• فرانسه و انگلیس اعلام آمادگی می‌کنند که هر کشور عربی مستقل یا ائتلاف عربی را که تحت حاکمیت یک رئیس عربی در دو منطقه (الف) یعنی داخل عراق و (ب) یعنی داخل سوریه باشد، حمایت کرده و آن را به رسمیت می‌شناسند.

• بر این اساس دو کشور اعلام می‌کنند که منطقه الف از آن انگلیس و منطقه ب از آن فرانسه خواهد بود و بر این اساس انگلیس و فرانسه دارای اولویت در اجرای طرح‌ها و دادن وام‌ و قرض به این کشورها بوده و فرانسه در منطقه الف و انگلیس در منطقه ب حق تقدم را در ارائه مشاوران و کارمندان خارجی به درخواست دولت‌های عربی یا ائتلافی از دولت‌های عربی حاکم بر این کشورها دارا می‌باشند.

• ماده دو:

• به فرانسه در منطقه الحمراء، بخش ساحلی سوریه و انگلیس در منطقه الزرقاء، بخش ساحلی از بغداد گرفته تا خلیج‌فارس اجازه تاسیس هر نوع حکومتی که صلاح بدانند بصورت مستقیم یا غیرمستقیم یا به‌صورت توافقی داده می‌شود.

• ماده سه:

• دولتی بین‌المللی در منطقه السمراء (فلسطین) تشکیل می‌شود که شکل و ماهیت این حکومت پس از مشورت با روسیه و توافق با مابقی متحدان و نمایندگان شریف در مکه مشخص خواهد شد.

• ماده چهار:

• براساس این توافق‌نامه انگلیس بر مناطق ذیل دست می‌یافت:

• ۱- بندر حیفا و عکا

• ۲- مقداری از آب رود دجله و فرات به منطقه الف و مقداری به منطقه ب خواهد ریخت و دولت انگلیس متعهد می‌شود که برای چشم‌پوشی از قبرس با دولت دیگری وارد مذاکره نشود، مگر پس از جلب موافقت فرانسه.

• ماده پنج:

• «اسکندرونه» بندری آزاد برای تجارت انگلیس بوده و اجازه انجام معاملات و داد و ستدهای دیگر در این بندر وجود نداشته و اجازه رد تسهیلات دریانوردی و ورود کالاهای انگلیسی به این بندر وجود ندارد و آزادی نقل‌وانتقال کالاهای انگلیسی از طریق اسکندرونه و خط آهن موجود در منطقه الزرقاء به داخل منطقه الحمراء یا دو منطقه الف و ب و خروج از آن داده می‌شود و اجازه انجام هیچ‌گونه معامله‌ای چه به‌صورت مستقیم یا غیرمستقیم بر هیچ یک از خطوط آهن منطقه یا بندری از بنادر آن وجود ندارد.

• در مقابل حیفا بندری آزاد برای تجارت فرانسه و مستعمرات و کشورهای تحت‌الحمایه آن است و تمام تسهیلات بندری و نقل‌وانتقال کالاهای فرانسوی در این بندر در اختیار فرانسه خواهد بود و نقل‌وانتقال کالاها از راه حیفا و خط آهن انگلیسی منطقه السمراء مجاز است، حال چه این کالاها از منطقه الزرقاء یا الحمراء یا منطقه الف یا ب صادر یا به آن وارد شده باشند و کشتی‌های فرانسوی مجاز هستند در تمام این بنادر رفت و آمد داشته یا کالاهای خود را بارگیری و تخلیه کنند.

• ماده شش:

• خط آهن بغداد در منطقه الف تا موصل در جنوب و در منطقه ب تا سامرا در شمال کشیده نخواهد شد، مگر اینکه پیش از آن خط آهنی که بغداد را به حلب در دشت فرات وصل کند، کشیده شود و این خط آهن با کمک دو کشور انگلیس و فرانسه کشیده خواهد شد.

• ماده هفت:

• انگلیس اجازه دارد، خط آهنی را ایجاد و اداره کند که حیفا را به منطقه ب متصل می‌کند و تنها مالک و صاحب آن است و توسط این خط آهن اجازه نقل‌وانتقال دائمی سربازان و نیروهای نظامی خود به هر منطقه را دارد.

• دو کشور انگلیس و فرانسه باید بدانند که این خط آهن باید ارتباط حیفا با بغداد را فراهم کند و اگر در این میان امکان احداث چنین خط آهنی به دلایل فنی و مادی در منطقه السمراء برای انگلیس وجود ندارد، دولت فرانسه آماده است از راه‌های در اختیار خود برای استفاده انگلیس جهت دستیابی به منطقه ب را بدهد.

• ماده هشت:

• توافق‌های صورت گرفته برسر گمرکات ترکیه تا بیست سال در تمام مناطق الزرقاء و الحمراء و دو منطقه الف و ب قابل اجراست و هزینه گمرکات افزوده نخواهد شد و جز با توافق دو کشور گمرک یا منطقه‌ای تجاری در مناطق فوق‌الذکر تاسیس نخواهد شد.

3️⃣ بخش سوم:

ماده نه – از جمله موارد مورد توافق این‌که دولت فرانسه هیچ مذاکره یا گفتگویی در هیچ زمان و مکانی برای چشم پوشی از حق و حقوقش در منطقه الرزقاء با هیچ طرفی مگر کشور یا ائتلافی عربی انجام ندهد، مگر آن‌که در این‌باره پیش از این توافقاتی با انگلیس درباره آن حاصل شده باشد و این موضوع درباره منطقه الحمراء نیز منطبق است که تحت حاکمیت انگلیس قرار دارد.

ماده ده – دو کشور انگلیس و فرانسه به عنوان حامی کشورهای عربی به توافق می‌رسند که به کشور سومی اجازه تملک هیچ گوشه‌ای از جهان عرب یا ایجاد پایگاه دریایی در الجزایر بر سواحل دریای مدیترانه را ندهند.
ماده یازده – مذاکرات و گفت‌وگوها به نام دو کشور فرانسه و انگلیس با اعراب و به شیوه سابق برای تعیین مرزهای کشورهای عربی ادامه می‌یابد.

ماده دوازده – به غیر از موارد آمده در بالا دو کشور انگلیس و فرانسه بر انتقال هرگونه سلاح به کشورهای عربی نظارت خواهند داشت.

معاهده سایکس – پیکو بخشی اجرایی معاهده پترزبورگ است که میان انگلیس و فرانسه و روسیه تزار در مارس ۱۹۱۶ منعقد شد و بر اساس آن املاک امپراتوری عثمانی تقسیم شد و مهمترین بندهای این معاهده عبارتند از:

۱- به روسیه استان‌های شمالی و شرقی عثمانی داده می‌شود.

۲- به انگلیس و فرانسه استان‌های عربی امپراتوری عثمانی داده می‌شود (موضوع معاهده حسین – مک‌ماهون).

۳- بین المللی کردن اماکن مقدس فلسطین و تامین آزادی زیارت از این مناطق و تسهیل رفت و آمد و تردد زائران به این مناطق.

امضا کنندگان: انگلیس و فرانسه و اتحاد شوروی سابق

قرارداد سایکس پیکو همچنان که از نام کتاب دیوید فرامکین پیداست بیش از آنکه حامل یک نظم که ثبات و اتحاد رو همانند قرارداد وستفالی به ارمغان بیاورد حامل بی نظمی بوده و هست.

ما اکنون بعد از گذشت بیش از صد سال از این قرارداد آثار مخرب این قرارداد را می بینیم این قرارداد نظمی را که برای غرب آسیا می پسندید بی نظمی بود.

یکی از آثار این قرارداد دول بی ملت و ملل بی دولت هست. ما در تاریخ این منطقه با افغانی ها با عراقی با ترکی ها با بحرینی ها با پاکستانی ها شریک هستیم اما متاسفانه به واسطه غیریت سازی های جاهلانه تاریخ منطقه بین ما و کشورهای غرب آسیا گرو کشی شده و کشورها دائم در حال تاریخ سازی برای خویش هستند.

ای کاش این نظم بی نظمی وار آثارش به همین محدود می شد ما اکنون می بینیم که به واسطه افتراق و اختلاف و چند پارگی کشورهای اسلامی که از آثار مشهود این قرارداد می باشد تمام منطقه غرب آسیا در معرض نفوذ هویت طاغوت و طرح های استعماری نظام سلطه و دستگاه استکبار می باشد.

همچنین بر اساس غیریت سازی هایی که جنود جهل در کار ساختن و پرداختن آن بر مدار این مرزهای جغرافیایی سیاسی هستند دستیابی به یک اتحاد افسانه ای چیزی جز خیال خام در نظر نخبگان ما نیست.

و دشمنان موحدان مدام بر این استخوان لای زخم فشار می آورند تا این زخم افتراق دائما چرکین باشد.
ما و عراقی ها
ما و افغانی ها
ما و عرب ها
ما و ترک ها
و …
هر از چند گاهی شاهد هستیم که غرب با سردمداری روباه پیر بر این افتراق ها با میدان داری امپراتوری رسانه ای خود می دمد.
آنچنان فاصله عمیقی بین ما و برادران ما انداخته اند که این فاصله صحنه را به شدت برای جولان جنود شیاطین انس و جن فراهم کرده است.

منطقه غرب آسیا تحقیقا تحت ولایت قرارداد سایکس پیکو می باشد و این قرارداد حقا و بتا قانونی طاغوتی و شیطانی می باشد و بر موحدان لازم است شوریدن و طغیان بر این نظم و قانون ژئوپلیتیک طاغوتی و شیطانی!
.

کلمه توحید و اندیشه توحیدی ما را به اتحاد، به یک دارالاسلام باشکوه فرا میخواند اما منافع نظام سلطه کاملا در خلاف این است. شیطنت های نظام سلطه و دستگاه استکبار با ابزار ثروت و قوانین به اصطلاح بین المللی و رویه و مشی ریاکارانه مستکبران چیزی جز بازتولید اختلاف و افتراق نیست.

#امت_توحید بایستی منطقه غرب آسیا را از لجه خسارتهای مادی و معنوی نجات داده و دعوت توحید را که همان اتحاد است به گوش مستضعفان این منطقه برساند.

ما شاهدیم که اراده الهی نیز بر مدار اتحاد و رفع اختلاف و افتراق در جریان است که نمونه ای محتشم و باشکوه از آن را در راهپیمایی اربعین شاهد هستیم.

اربعین یک مکانیزم طبیعی امت توحید برای معکوس کردن سیاستهای دول شیطانی و استکباری می باشد.
.

0 0 رای ها
امتیازدهی به یادداشت
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها