طرح ولي و ولايت در تشريع و زمامداري
#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#توحید_از_دیدگاه_خطمشی_اجتماعی
#امید_فشندی
#یادداشت_22
#جلسه_128
طرح ولي و ولايت در تشريع و زمامداري
اگر اصل اولي در روابط بين انسانها را عدم ولايت بگذاريم، پس يعني كسي اين حق را ندارد كه حقوق اوليهي ديگران را محدود يا جهتدهي و سازماندهي كند، كسي حق ندارد طرحي دراندازد و انديشهها و ارادههاي آحاد بشر را به نظم و نظام بكشاند.
حال اگر از جانب خداوند يا بر اساس معيارهاي تعيينشده از جانب او برگزيده شود، باز هم حق طرحريزي ندارد؟ يا بالاتر، تكليف طرح راهبرديداشتن ندارد؟
بههرحال، در شرايط فعلي، نه امكان پرسش از ولي در مورد طرح ولي وجود دارد، نه معياري براي كشف و سنجش آن، و نه اساسا در ساختار قانوني و حقوقي كشور، چنين چيزي جانمايي شده است.
البته در فضاي فكري مرسوم شيعه، اساسا آينده و انديشيدن به آن و خود را نسبت به ساخت آن مكلّف ديدن، جايي ندارد.
از سوي ديگر، طرح ولي ميتواند به سيطرهجويي دامن بزند، ميتواند راه رشد و رويش انديشهها را ببندد، ميتواند به ديكتاتوري بیانجامد: يعني همه بايد يك خط را دنبال كنند.
نميدانم! ولايتفقيه و مردمسالاري، ليثيروا لهم دفائن العقول و ليقوم الناس بالقسط … وليّ، اگر معصوم هم باشد، حتي اگر پيامبر و حامل كتاب هم باشد؛ هيچ وجه تربيتي و مردمپروري ندارد كه بخواهد يك برنامه و طرح مشخص روي ميز بشر بگذارد.
از طرفي، بالأخره ولي براي به انضباطكشيدن صحنه و براي هدايت و راهبري مردم، نياز به دست فرمان دارد، نياز به قواعد كلي ناظر به حركت ميداني دارد. صرفا نظام بينشي و ارزشي يا مجموعهاي از آرمانها داشتن، براي راهبري كافي نيست، واقعا کافی نیست!!
يك راه ميانهاي بايد روشن كرد؛ وليّ بايد طرح داشته باشد، ولي نه طرحي كه جايگزين فكر و اجماع عقلائي مردم باشد، نه طرحي كه لقمه آماده در دهان مردم بگذارد … طرح ولیّ بايد در افقي تصوير شود كه به سالارشدگی مردم بيانجامد…