معانی مالکیت
#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#توحید_از_دیدگاه_خط_مشی_اجتماعی
#سید_مصطفی_مدرس
#یادداشت_33
#جلسه_137
#معانی_مالکیت:
💠تفسیر المیزان سوره حمد: الرب هو المالک الذی یدبر امر مملوکه. (تعریف لغوی)؛ پس یکی ملک در آن هست و یکی تدبیر
▪️ملک: نوع قیام شیء بشیء یوجب صحة التصرفات: ارتباط و پیوندی که موجب می شود همه تصرفات در آن صحیح باشد.
• ملکیت عرفی و اعتباری: این یک مفهوم عرفی از ملکیت است و این ملکیت هم اعتباری است برای زندگی اجتماعی و همه ی عقلا در سراسر عالم آن را می فهمند.
• ملکیت حقیقی: ملکیت حقیقی آن جایی است که یک چیزی در حقیقت خودش و وجود خودش وابسته و بند به چیز دیگری باشد نه اینکه یک ارتباطِ اعتباری برقرار باشد مثلا انسان میگوید: یدی، رجلی، عینی و… وقتی خداوند متعال مالک انسان می شود، از این جنس حقیقی است. یعنی انسانها هیچ وجودی استقلالی ندارند. ملکیت حقیقی آنجایی است که شیء در ذاتش محتاج و مملوک باشد. این مملوکیت را ما در رابطه ی خود با خدا باور نکرده ایم و به خیالمان مملوک اعتباری خدا هستیم نه مملوک حقیقی. چون مملکویت را اعتباری میگیریم گویی فکر میکنیم میشود بی خدا هم باشیم. در مملوکیت اعتباری حالت زنندگی و کراهتی هم که داریم از همین جهت است که فکر میکنیم این موجود حقیقتا ملک نیست لکن آمده اند با یک اعتبار او را ملک دیگران کرده اند لذا از این مساله تنفر و انزجار داریم.
به خیالمان همانطور که عبد و مولای عرفی زننده است، رابطه مان با مولای حقیقی را هم طوری تعریف میکنیم که زننده می شود. در اینجا اصلا ملکیت اعتباری نیست. اینجا استقلالی نیست، اینجا وجودی نیست ولی در رابطه ی عبد عرفی اینها همه هست و همین تناقض موجب زننده بودنش می شود. این فضای مبنایی اصول هم هست، و در اذهان ماها مبانی اصولی مان پر رنگ شده است ، در اصول ما رابطه ی خودمان با خدا را اعتباری میگیریم و همین موجب این شده که ما همیشه خودمان را ملک اعتباری تصور کنیم لذا وقتی میگوییم ما تحت تدبیر هستیم و… بدمان می آید.