نسبتیابی_تکوین_و_تشریع
#يادداشت
#روح_توحيد_نفي_عبوديت_غير_خدا
#توحيد_از_ديدگاه_خطمشي_اجتماعي
#اميد_فشندي
#يادداشت_34
#جلسه_143
#جانمايي_اختيار_در_طرح_آفرينش
#ضرورت_فهمی_نو_از_طرح_آفریننده
#نسبتیابی_تکوین_و_تشریع
نقش اختيار و انتخاب و ارادهي آزاد انسان را غالبا بهگونهاي تقرير ميكنيم كه گويي يك عنصر نامطلوب و ناموزون با سازمان خلقت و سامان حيات انسان است.
به عبارت ديگر؛ در لايهي تكويني، اگرچه معتقديم كه خداوند انسان را آزاد آفريده، اما لايهي حيات اجتماعي بشر (و تشريع) را بهگونهاي توصيف و براي آن توصيه ميكنيم كه در تضاد و تنافي با تصوير اختيار در خلقت قرار میگیرد.
روشنتر عرض كنم؛ ما در همان لايهي تكوين كه در واقع هندسهی آفرینش طرح میخورد، بايد اختيار و آزادي انسان، و لوازم آن و تأثيرات دوسويهاي را كه بر ساير عناصر و سنتهاي آفرينش دارد، جانمايي كنيم؛ بهگونهاي كه در توصيف و تحليل كنشهاي اجتماعي-تاريخي انسان به تهافت و تناقض با تكوين دچار نشویم.
اگر خداوند انسان را آزاد آفريده، و رشد و شكوفايي او را از رهگذر اين آزادي مقدّر فرموده، لازمهاش اين است كه زمين بازي (بخوانيد آزمون و امتحان) را تكوينا بهگونهاي طراحي كند كه با اين عنصر هماهنگ باشد.
#توضیح_بیشتر:
دوستان ما چه حسّي نسبت به عالم تكوين داريم؟ در برابر، چه حسّي نسبت به جامعه و تاريخ بشر و فعاليتهاي فردي و اجتماعي انسان داريم؟
اولي را عالم قدس و كمال و عدالت و خلاصه تمام اسماي حسناي خداوند ميدانيم، دومي را اما، هرچند به زبان – حتي زبان فكر – نميآوريم، دار افسارگسيختگي انسان و خروج از طرح خداوند میبینیم.
ناظر به مقاله، در طرح كلان آفرينش، حقي براي انسان در قانونگذاري و زمامداري و مالكيت و.. قائل نميشويم، بعد دچار چالش ميشويم كه حالا تاريخ هزارانسالهي بشر را چهطور توجيه كنيم؟ اينهمه خروج و عصيان بر طرح آفريننده مگر ممكن است؟!!
عرض بنده اين است كه بيتعارف، دامن اين دعواها به همان عالم تكوين كشيده ميشود، بايد يك بازنگري و حتي بازسازي اساسي در فهم خود از طرح آفرينش خداوند داشته باشيم.
بله، البته يك طرحوارهاي از رهگذر تعليمات و مطالعات ديني رسمي و عرفي در ذهنمان نقش بسته است، اما … ضرورت رسیدن به طرحي نو که براي بنده خيلي مهم شده است، البته منظورم اين نيست كه طرح خداوند نوبهنو ميشود (هرچند كه اين را هم نميتوانم بگويم كه نميشود)، اما فهم ما از طرح خدا نياز به نوشدن دارد.