بسط زندگی، حق قانون‌گذاری، عقل بوالفضول

#يادداشت
#روح_توحيد_نفي_عبوديت_غير_خدا
#معیار_ارزیابی_ادعای_توحید
#اميد_فشندي
#يادداشت_48
#جلسه_168

بسط زندگی، حق قانون‌گذاری، عقل بوالفضول

اسلام و توحید اسلامی برای اینکه در تمام ساحات حیات بشر جاری شود، آیا حتما باید برای پیش از گهواره تا پس از گور، توصیه و تجویز داشته باشد؟ آیا برای معماری یک حیات توحیدی، دست‌وپای فقه و شریعت را باید در تمام ریزودرشت زندگی گستراند؟

اساسا ایده‌ی «اسلام از گهواره تا گور»، به تحقیر یا حداقل تقلیل انسان نمی‌انجامد؟ درست است که به‌هرحال، انسان فاعل احکام شرعی است، اما سرشت توحیدی (عقل و فطرت) این انسان چه جایگاهی در فهم و بسط شریعت دارد؟

بیان جالبی از آیةالله جوادی آملی حفظه‌الله‌تعالی دراین‌باره خواندم که بسیار راه‌گشاست:

معنای امضای شارع مقدس بر عرف و بنای عقلا و تجربه‌ی بشری از سنخ امضاي مالكي نیست كه فضولي، مال او را فروخته بعد هم اين مالک ديده جاي بدي نفروخته، به ثمن خوبي هم فروخته، امضا كرده است. گاهي اينچنين توهم مي‌شود كه حالا چون دانش و تجربه‌ی بشري به اينجا رسيده است و اين مقوله كارآمد بود، شارع مقدس هم ديد چيز بدي نيست، او را قبول كرده است… شارع مقدس دو تا زبان دارد: يكي زبان درون، يكي زبان بيرون، زبان بيرون همين زبان نقل است كه به‌وسيله‌ی قرآن و عترت (عليهم‌السلام) بيان شده، زبان درون زبان عقل است، اين عقل حجت خدا است كه «إنّ لله علي النّاس حجتين». البته در بخش علمی گاهي با وهم و خیال آلوده است، و در بخش‌هاي عملي گاهي با شهوت عجين است و گاهي با غضب رنگين. آنجايي كه مشوب است آن را ترك مي‌كند، مي‌گويد اين سفاهت و جنون است، اين عقل نيست. (درس خارج فقه/جلسه26)

0 0 رای ها
امتیازدهی به یادداشت
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها