درمان دردهایم

#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#خانواده_محمدیه
#درمان
#محمد_هادی_جوهری
#یادداشت_60
#جلسه_253

 

🔰درمان دردهایم🔰

سحر شنبه 28 فرودین ماه 1400 بود که بر اثر مصدومیت و آسیب دیدگی که بر اثر بازی والیبال در روز قبل دچارش شده بودم، درد شدید و غیر قابل وصفی سراغم اومد. و مجبور شدم در بیمارستان بستری بشوم.

این داستان برایم تجربه خاصی بود. اتفاقی که برخی داشته هایم را به رخم کشید. و برخی از لطف های حضرات معصومین علیهم السلام برایم به صورت ویژه ای نمایان شد. داستانی که درمان دردهایم را برایم برجسته کرد.

اولین درمان #ذکر_و_روضه_اباعبدالله علیه السلام بود. دردی که حتی با تزریق سه بار مورفین توی سه ساعت هم آروم نمی شد. آخر با روضه هایی که توی مجالس اباعبدالله یاد گرفته بودم تسکین پیدا کرد و تونست یه مقداری آرومم کنه.
این جا بود که معنای واقعی الا بذکرالله تطمئن القلوب رو حس کردم.

درمان دومی که من رو آروم می کرد این بود که از قدیم تو معارف اسلامی شنیده بودیم که بلا و سختی برای مومن یا سبب ترفیع درجه هست و یا سبب آمرزش گناهان. ما را که به ترفیع درجه کاری نیست. اما ان شا الله آمرزش گناهانم بوده باشه. و این حالت پاک شدن از زنگار های گناه بر قلبم هم یک حس آرامش بخش دیگری بود.

اما درمان سوم، حس داشتان یک #خانواده بزرگ و خوب به نام #خانواده_محمدیه بود. خانواده ای که از ابتدا آسیب دیدگی مواظبم بود. خانواده ای که روز به روز به داشتنش بیشتر افتخار می کنم. خانواده ای که بزرگترین #سرمایه_اجتماعی من است. و سرمایه ای که قرار است خرج #انقلاب_اسلامی و #ولی آن شود. خانواده ای که قرار است یار و یاور انقلاب اسلامی باشد.
و این ها درمان تمام دردهای من هست.
سخن بسیار هست و فرصت کوتاه.
التماس دعا
محمدهادی جوهری

0 0 رای ها
امتیازدهی به یادداشت
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها