فقه اسلامی شناخت صحیحی از انسان و از زندگی انسان دارد
#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#سیدمرتضی_شرافت
#یادداشت_58
#جلسه_287
امروز استاد فرمودند: فقه اسلامی شناخت صحیحی از انسان و از زندگی انسان دارد. اما ما به زندگی توجه نداریم.
در یک نظر اولیه، فقه در سراسر زندگی انسان مسلمان، حضور دارد. نقشی واقعی و پیوسته. شریعت اسلامی کاملا با زندگی مسلمان پیوند خورده و عجین است. هیچ وصله ناجوری نیست.
فقه آمده است برای زندگی.
سوالی که مطرح است این است که آیا فقها توانسته اند نقشی در زندگی مردم داشته باشند؟یک جایگاه اجتماعی تعریف شده، که وصله ناجور نباشد. شانی که باری از اجتماع بردارد. صنف یا شغل یا هر فعالیت اجتماعی که کمکی به جامعه و مردم باشد.
ظاهر قضیه این است که از یک مقطعی به بعد در طول تاریخ، هر چه جلوتر می آییم، فقها بیشتر از متن جامعه بریده می شوند و از فعالیت های اجتماعی حذف می شوند.
شاید بتوان گفت تا پیش از دارالفنون، اکثر علوم منحصر در حوزه های علمیه و آموزه های اسلامی بود. دارالفنون، اغاز تاسیس نهادی جدای از دین بود. کم کم طب و نجوم و ریاضیات و… از متن حوزه خارج شد. علومی که در نقش آفرینی اجتماعی فقها تاثیر زیادی داشت. طب، نجوم، ریاضیات و علم اعداد و حروف و… از سبک زندگی ایرانیان حذف شد. فقها نیز دایره فعالیتشان محدود. اما همچنان نقش جدی ای در جامعه داشتند.
یک فقیه، علاوه بر امام جماعت، محل رجوع مردم بود. از اذان و اقامه نوزادان تا نماز میت اموات. از ریش سفیدی در منازعات، تا اجرای خطبه عقد و طلاق. فقیه محل رجوع مومنین برای قضاوت بود. و مهمتر از همه مامور ثبت تمام این موارد. هنوز برای کشف اسناد قدیمی باید به دفاتر همین علما مراجعه کرد.
عرضم این است که فقهای ما هم تا حدود خوبی زندگی و مناسباتش را فهم کرده بودند و در آن نقش آفرین بودند. حتی بعد از تحولاتی که در زمان رضاشاه در نظام دیوان سالاری و ثبت و قضاوت کشور صورت گرفت. چرا که مومنین، نظام طاغوتی را محل رجوع خود نمی دانستند.
اما آن چه بیش از همه به این نقش اجتماعی ضربه زد، قانون اساسی جمهوری اسلامی بود. با تثبیت قوه قضائیه و مرکز ثبت اسناد و املاک و… . با رویکردی تمرکزگرا و انحصار طلب، که بیش از این که به نقش اجتماعی فقه توجه کند، فقه را حکومتی دید. شاید این ناشی از نظریه ولایت فقیه امام بود که همه شئون ولی را منحصر در یک فقیه می کرد. به خلاف نظر مشهوری که فقها را به صورت عام، ولی می داند.
بعد از انقلاب، نقش اجتماعی و نه حکومتی فقها چیست؟ در مناسبات اجتماعی و روی زمین، چه گره ای از مردم باز می کنند؟ به عبارتی شغل اجتماعی فقها بعد از تشکیل جمهوری اسلامی چیست؟