حكمت نظری و عملی، همعرض یا در طول هم؟
#امید_فشندی
#یادداشت_181
#جلسه_304
#مشخصات_اسلام
🔰 حكمت نظری و عملی، همعرض یا در طول هم؟
حكمت (الهیات) را از همان آغاز به نظری و عملی تقسیم میكنند و نظر مشهور این است كه این دو، در عرض هم هستند؛ یكی میخواهد عالم را در صفحهی وجود انسان نقش بندد تا او هم عالمی عقلی مشابه عالم عینی شود. دیگری اما میخواهد اراده و رفتار و اعمال انسان را سامان دهد را با خویش و خاندان و دیگران به نیكی روزگار سپری كند.
ظاهرا حكمت عملی را در امتداد حكمت نظری نمیدانند و اساسا برای حكمت نظری (فلسفه بالمعنیالأعم و خصوصا الهیات) رسالتی آبادسازی دنیا درنظر ندارند.
فلسفه موقف انفعال و فهم و كشف و پذیرش است؛ حكمتی عملی اما موقف ارادهی اختیار و ارادهی فعال انسانی در برابر هستی.
چه اصراری هست كه از فلسفه انتظار معماری حیات [دینی] اجتماعی داشته باشیم؟
فلسفه در راقیترین تقریرات، انسان را هم با نگاه وجودی خود فاعل بالتسخیر میداند و میلش به اجمال و وحدت و یكپارچهسازی است؛ حالآنكه برای جامعهسازی و تمدنسازی نیاز به كثرتبینی و پرداختن به چگونگی و صنعت و فنّاوری است.
از چشمی كه رسالت خود را یافتن امور كلی و ثابت و مجرد – حتی از دل جزئیات و متغیرات – تعریف كرده، توجه به حركت و صیرورت و #فرآیند_شدن دور از انتظار است.