مفهوم شناسی «فرهنگ» در عنوان بازسازی ساختار فرهنگی
💠مفهوم شناسی «فرهنگ» در عنوان بازسازی ساختار فرهنگی💠
🔶3) فرهنگ:
🔹فرهنگ دارای دو معنا عام و خاص است.
🔻معنای عام همان است که به عنوان تعریف فرهنگ بیان می شود. یعنی باورها، اخلاق، سنن و عادات مردم و بطور خلاصه فاکتورهای انسانی ای که به پدیده اجتماعی تبدیل شده باشند.
فرهنگ به این معنا است در همه نظامات اجتماعی وجود دارد. مثلا فرهنگ دین داری، فرهنگ ورزش، فرهنگ ترافیک، فرهنگ مصرف، فرهنگ تولید، فرهنگ کارکردن، فرهنگ تفریح، فرهنگ پوشش، فرهنگ کتابخوانی، فرهنگ تغذیه و خواب، فرهنگ رفت و آمد، فرهنگ سیاسی و فرهنگ تذکر و نهی از منکر و غیره.
به تعبیر دیگر می توان گفت هویت جامعه، همان فرهنگ به معنای عام است. و با نگاهی دیگر، فرهنگ به معنای عام است که هویت جامعه را می سازد.
🔻اما معنای خاص فرهنگ یعنی امور رفتاری خاص که مشخصا ناظر به خود فرهنگ به معنای عام یعنی باورها، اخلاق، سنن و عادات می پردازد.
شاید بتوانیم بگوییم مراد فرهنگ به معنای خاص، روشها، ابزارها و قالب هایی است که که بیشترین تأثیر را در اصلاح فرهنگ به معنای عام دارند. لذاست که تعبیر فرهنگ در عبارت «کار فرهنگی» به همین معنای خاص است. بنابراین فاکتورهای انسانی که به پدیده اجتماعی تبدیل شده را فرهنگ عام می گوییم و فعالیت هایی که برای تغییر این فاکتورهای انسانی به کار بسته می شود، فرهنگ به معنا خاص می گوییم. مثل کتاب، مطبوعات، گفتگو، سینما، هنر، رسانه های صوتی تصویری و غیره.
🔹جایگاه ویژه فرهنگ به معنای خاص”
🔻حال تعبیر فرهنگ در عنوان بازسازی ساختار فرهنگی، به معنای فرهنگ به معنای عام است. هرچند جایگاه امور فرهنگی به معنای خاص در این پروژه بازسازی، جایگاه بسیار ویژه ای دارد. چراکه راه اصلاح فرهنگ عمومی کشور نیز از همین کار فرهنگی به معنای خاص می گذرد.
بنابراین اگر ما فرهنگ ترافیکمان، فرهنگ خواب و تغذیه مان، فرهنگ تفریحمان، فرهنگ ورزشمان و دیگر فرهنگ هایمان دچار آسیب و چالش است، برای حل اینها بیشترین کاری که باید انجام دهیم، تغییر باور و اخلاق و عادات از طریق رسانه و محصولات هنری و کتاب و گفتگو و سینما است. نه اینکه با یک دستور یا تغییر قوانین و امثال این رفتارها بخواهیم آن مشکل را حل کنیم.
🔻البته تربیت در سنین کودکی و تعلیم در مراکز آموزشی هم یکی از کلان روش های موثر در تغییر باور و اخلاق و عادات است. لذا چه بسا بتوانیم تعلیم و تربیت را هم یکی از مصداق های مهم فرهنگ به معنای خاص بدانیم. هرچند شاید از جهت دیگر تعلیم و تربیت را چیزی متفاوت از کار فرهنگی بدانیم. زیرا کار فرهنگی یعنی فعالیت بر روی محیط و عموم انسانها در جهت تغییر باورها، اخلاق و عادات آنها ولی کار آموزشی و تربیتی، به معنای فعالیت خاص مستقیم تر بر روی انسانها است. و اگر هم گاهی روی محیط کار می کند، بر محیط محدودتر مثل یک کلاس و یک گروه و یک مدرسه است نه بر روی یک محله و شهر و جامعه.
همچنین در کار تربیتی، جامعه هدف بطور کاملا خاص و جزئی، انتخاب شده اند و همین جامعه هدف خاص در یک زمان نسبتا زیادی هدف هستند. اما در کار فرهنگی، جامعه هدف بطور کلان تر و کلی، انتخاب شده اند.
🔹در مجموع می توان اینگونه جمع بندی کرد که هدف اصلی یک جامعه، اصلاح و رشد فرهنگ مردم (باور، اخلاق و عادات) در تمام عرصه ها است. و راه اصلی اصلاح این فرهنگ مردم، کار فرهنگی به معنای خاص و کار آموزشی تربیتی است.