متن زندگی را رها کردیم (درباره اغتشاشات اخیر 1)

در مورد دوری بخشی از جوانان و نوجوانان از آرمان‌های اسلامی و کار را تا جایی پیش بردن که جلوی نظام اسلامی بایستند و حتی حاضر باشند هر کسی که ظاهر اسلامی داشته باشد را ضرب و شتم و حتی به قتل برسانند، ورودهای متعددی می‌شود داشت، از اینکه دشمنی که حجم فوق تصورات ما دارد خرج می‌کند و این سری هم تلاش کرده که جنگ احزاب‌طور همه نیروها و همه جور ورود را بسیج کند و درست هم هست؛ تا اینکه بسترهای اقتصادی لطمه خورده کشور به خصوص در این سالیان تحریم که از اواخر دولت دهم کشور رها شد و دولت یازدهم و دوازدهم هم که کاش فقط کشور رها میشد، بلکه با یک فهم غلط از مناسبات جهانی زمینه نفوذ در بخش های مختلف کشور و ضربه اساسی خوردن به زیرساختهای اقتصادی کشور فراهم شد، این آسیب‌های اقتصادی در کنار هجمه‌های فرهنگی و رسانه‌ای دشمن بالاخره اثرات خود را خواهد داشت.

اما در این یادداشت می‌خواهیم از زاویه کم‌کاری‌های فرهنگی خودمان و دل خوش کردن به داشتن بخشی از جامعه و توهم داشتن همه جامعه به دلیل برخی کنش‌های مقطعی به مسئله بپردازیم.

واقع قضیه این است که ما نیروهای انقلاب و حاکمیت اسلامی متن زندگی فرهنگی مردم را تا حدی رها کرده ایم، شاید هم ایده‌ای برای این حضور در متن واقعی زندگی جامعه نداریم! جوان‌های ما یک حالت رها شدگی از مدرسه تا محله را دارند، مساجد تقریباً خالی از جوان و نوجوان شده و محل تجمع افراد پا به سن گذاشته، مدارس فاقد یک طرح تربیتی روشنی است و عمده با یک فضای رها شده مواجه است، عمده افراد جامعه فقط در برخی مقاطع خاص مثل دهه محرم یک فضای فرهنگی مذهبی برای حضور و تنفس دارند که این برای اینکه سبک زندگی آن‌ها را در مشت بگیرد کفایت نمی‌کند؛ تجمعات و جمعیت‌های هیئت‌های خاص حزب‌اللهی گولمان زده است و توهم برمان داشته است که همه چیز خوبه! بروزات مقطعی جامعه در فضاهای شعائری مثل اربعین و اعتکاف‌ها و شب‌های قدر و شب‌های محرم و … یک تحلیل صحیح که باطن این مردم با اسلام است را به یک نتیجه‌گیری غلطی رسانده که احساس می‌کنیم اوضاع خوب است! در حالی که متن زندگی مردم و سبک زندگی مردم رها شده است. ما انگار سخنی برای غیر از کسانی که حزب‌اللهی و شاید باید انقلابی هم باشند نداریم، روز به روز شاهد انحرافات عمیق‌تری در جوانان و نوجوانان فامیل و اطرافمان هستیم، و نیروهای متولی فرهنگ کشور به جای پاسخگو بودن به این وضعیت اسفبار، با عَلَم کردن بروزات دینی مقطعی مردم انگار می خواهند سر خود و دلسوزان فرهنگ جامعه را کلاه بگذارند که ما خیلی خوبیم! اوضاع هم خیلی خوب است! و به دروغ این بروزات را حاصل تلاش‌های فرهنگی خود گزارش می‌کنند.

وقتی شما متن زندگی جوان و نوجوان را رها کردی، و او را بی دفاع در فضای مجازی و حقیقی فاسد رها کردی، و از ترس اینکه علیه تو بشورد و یا به تو رأی ندهد، کار فرهنگی پرحجم و با گردن برافراخته سخن اسلام را زدن که هیچ، از ابزاهای حاکمیتی هم برای محدود کردن این محیط های تنفس فاسد استفاده نمی کنی! این بی تقوایی حاکمیتی منجر به آمدن بر سرمان هر چه می ترسیدیم می‌شود! هم به تو رأی نخواهد داد و بلکه اساساً رأی نخواهد داد و هم علیه تو می‌شورد.

 

#یادداشت_331

0 0 رای ها
امتیازدهی به یادداشت
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها