الزامات و بایدهای تحول و بازسازی
💠الزامات و بایدهای تحول و بازسازی💠
⚫️سوم: کیفیت، الزامات و روش بازسازی:
در یادداشت های قبلی گفتیم که بازسازی به معنای تحول، ساختار به معنای خود نهادها و ابزارها، نوع چینش آنها و رویکرد و نحوه مدیریت، و فرایند تصمیم گیری و حل مسأله است. و فرهنگ به معنای عام است هرچند فرهنگ به معنای خاص، از جایگاه ویژه ای برخوردار است. حال سوال این است که در تحول باید چه کرد؟ مراحل تحول چیست؟ مقدمات آن چیست؟ تحول چه شروط و لوازمی دارد؟ اساسا چه کسی می تواند دست به تحول بزند؟
در ادامه به 5 مورد از الزامات و باید های تحول می پردازیم:
🔹اولین الزام این است که کسانی که می خواهند به بازسازی بپردازند، باید به معنای واقعی، این مطلوب رهبری را فهم کرده باشند. یعنی هم تحول را به خوبی تصور کنند و هم ضرورت آن را تصدیق کنند.
🔹دومین ضرورت، این است که تمام حرکات باید مبتنی بر مبانی اندیشه ای توحیدی و همچنین مبتنی بر اندیشه اجتماعی اسلام باشد. پس در اینجا باید یک بار به مبانی و زیرساخت های فکری برگردیم و تمام حرکتمان را بر آن ابتنا کنیم.
🔹نیاز سوم، وجود یک ایده غنی و دارای عقبه فکری است که مانند یک منبع انرژی عمل کند. هم نقشه راه بدهد، هم لحظه به لحظه رصد داشته باشد و هم طرح و برنامه اش را مطابق شرایط بروزرسانی کند. طبعا برای تحقق این امر، نیازمند شناخت کامل ظرفیت ها، استعدادها و امکانات هستیم. یعنی هم ظرفیت شناس باشد و به خوبی بر روی آنها سوار شود و هم بتواند ظرفیت سازی کند و شرایط را تغییر دهد. در این صورت آن ایده هیچگاه به انسداد و بن بست نخواهد رسید.
🔹چهارمین کاری که باید انجام داد، رسیدگی به عزم و اراده مردم است. چراکه اساسا اراده ملی محور این انقلاب و دینامیسم این انقلاب هستند. لذا به این امر محوری باید رسیدگی کرد و آن را قوی تر و راسخ تر کرد.
🔹و شرط پنجم این است که شخصی می تواند دست به تحول بزند که هم انسان شناس باشد و هم جامعه شناس. البته نه با روانشناسی و جامعه شناسی تجربی کور؛ بلکه با انسان شناسی فطری و الهی. انسان شناس یعنی امام. جامعه شناس یعنی آقا.
امام بود که در دهه 40 و 50 مردم زمان خودش را بهتر از هر کسی شناخت و اراده قیام را در آنها دید. او بود که نیاز حقیقی و فطری مردم را به رخشان کشید و آنها مست آن خواسته کرد. آقا هست که به خوبی مردم و اراده ها و آرمان هایشان را می شناسد. حتی اراده و فکر دشمن را هم می شناسد. چراکه کسی که انسان را عمیقا درک کند، هم انسان موحد و هم انسان مشرک را به خوبی می شناسد و پیش بینی می کند.
اساسا انسان شناس و جامعه شناس واقعی کسی است که به خود و خدایش معرفت عمیق پیدا کند. چراکه چنین کسی که نسبت به جان مایه انسان پی برده است، طبیعتا همه انسان ها می شناسد. و مریضی ها و ناآرامی های او را هم به خوبی می شناسد. زیرا او به خوبی می داند که انسان با چه چیزی آرام می شود و فقدان آن است که ناآرامی را پدید آورده است.
🔻در مجموع برای رقم زدن یک تحول، نیاز به 5 مولفه داریم: فهم و تصدیق ضرورت تحول – تکیه بر مبانی توحیدی و اجتماعی – وجود یک ایده غنی و با عقبه فکری – وجود عزم و اراده مردم – شناخت عمیق انسان و جامعه بالاخص انسان و جامعه امروز.