ایده فرهنگی مادر بر بستر «قیام» و «ولایت» است. از قیام و ولایت چگونه می‌توان به آزاداندیشی رسید؟ و به عبارت دیگر «آزاداندیشی» با «قیام» و «ولایت» چگونه ارتباطی دارد؟ وقتی آزاداندیش را حق طلب معرفی می‌کنیم و آزادندیشی را به دنبال حق بودن معنا می‌کنیم؛ ایجاد پیوند و رابطه میان آزاداندیشی و قیام و […]

یکی از مفاهیم که به نظر می‌رسد در ایده‌ی فرهنگی مادر دیده نشده است؛ «فرهنگ جهاد» است. روحیه جهادی و تلاش جهادی که برآمده از دین است، در بسیاری از عرصه‌ها راه‌گشا است و اگر قرار باشد یک ایده‌ی قله‌ی هرم پیام باشد، به نظر می‌رسد که نیاز است روحیه و فرهنگ جهادی هم در […]

چرا ما در چرخه‌ی پیشرفت فرهنگی، تقابل با دشمن را احساس نمی‌کنیم؟ چنانچه در یادداشت قبل (+) اشاره شد، اگر ما در تقابل و چالشی که با جهان استکبار داریم به صورت کلان بنگریم، خواهیم یافت که «پیشرفت» نقطه تلاقی و چالشی است؛ نقطه درگیری‌ساز است. پیشرفت ایران اسلامی، همان میدان مبارزه و جهاد. اگر […]

در خصوص فرهنگ نظریات متعدد و متنوعی وجود دارد؛ عمده و کلان در این باب دو نظریه است؛‌ یکی رهایی فرهنگ با این پشتوانه که اساسا امکان مدیریت و کنترل فرهنگ وجود ندارد و در مقابل نظریه‌ای که می‌خواهد فرهنگ را کاملا مدیریت و کنترل کند. امّا در این میان همانگونه که انقلاب اسلامی، در […]

دهمین عنصر از عناصر چرخه‌ی پیشرفت فرهنگی، «خلق علوم فرهنگی» است؛ این عنصر نه تنها خودش به خوبی دیده شده است بلکه جایگاه آن نیز بسیار دقیق است؛ درست بعد از کار فرهنگی یا حل مسئله: پیشرفت قرار گرفته است؛ به عبارتی پس از اقدام قرار گرفته است و در واقع اینجا باید اقدام‌پژوهی کرد. […]

فرهنگ برآمده از اندیشه است؛ همانگونه که تمدن چهره‌ی سخت فرهنگ است؛ خود فرهنگ چهر‌ه‌ی نرم اندیشه و تفکر است. به خاطر همین رابطه تنگاتنگ فرهنگ با اندیشه است که می‌بینیم تشتتی که در زمینه‌ی اندیشه وجود دارد، باعث تشتت در فرهنگ هم شده است. و به طبع نمی‌توانیم به سمت تمدن قدم برداریم. لذا […]

پدیدآیی «عاقله‌ی فرهنگ» یک ظرف ویژه‌‌ای می‌خواهد؛ برای تشخیص این ظرف، نیاز به یک مطالعه جدی است تا ظرفی که در آن امکان پدیدآیی عاقله‌ی فرهنگ وجود دارد،‌ تشخیص داده شود. مانند نقطه تعادل یابی، نیاز است که نقطه و ظرفی که در آن امکان جوانه زدن این عنصر مهم وجود دارد، شناسایی شود. یکی […]

در یادداشت قبل گفته شد که اگر قرار است «عاقله‌ی فرهنگی» واقع موثر باشد و در چرخه‌ی پیشرفت فرهنگی پیشبرنده باشد؛ باد کاملا از فضای «اداری و کارمندی» دور باشد. یک نمونه موفق از موفقیت‌هایی که عمده موفقیت به خاطر دوری از فضای اداری و کارمندی بود؛ «هسته نخبگانی» پیرامون حضرت امام است؛ این انقلاب […]

یکی از عناصر چرخه پیشرفت فرهنگی بلکه اولین عنصر این چرخه، هدایت‌های رهبری انقلاب است؛ این هدایت‌ها سرشار از حکمت است؛  حکمت او از کل امت و سوگیری مومنان و حیات نوینی که در آن واقع شده‌اند تغذیه می‌کند؛ حکمت به این معنا. حکمت ولی فقیه از «انقلاب اسلامی» تغذیه می‌کند. ولی فقیه وقتی جای […]

توجه به نخبه یک امر طبیعی و متین است و حتی می‌توان گفت تا حدی هم این توجه قهری است. امّا اینکه در عمل تا چه اندازه نخبه‌گرایی به خرج داده شود این از اهمیت بالایی برخوردارد است؛ اینکه جایگاه نخبه در هندسه نظام سیاسی مشخص باشد و اینکه نقش نخبه واضح باشد و میزان […]