طرح یک سوال: گفتمان سازی آزاداندیشی چگونه میتواند به ترویج حق طلبی کمک کند؟

تابحال بارها مسأله گفتمان سازی آزاداندیشی در جمع مان مطرح شده است.

اما در ذهن بنده همیشه ماهیت این کار نامشخص بوده است.

بهمین دلیل از جمع دوستان سوالی دارم و از پاسخ های رفقا استفاده خواهم برد.

و آن اینکه: اگر درون مایه ی آزاداندیشی حقیقت طلبی ست در اینصورت گفتمان سازی حقیقت طلبی و سر زبانها افتادن مسأله ای که کاملا ماهیت تواضع و انکسار قلبی در برابر حق دارد چقدر در تحقق نتیجه یعنی متواضع شدن قلب ها در برابر حق فایده دارد؟

اسلام ترویج حق طلبی را در جامعه چگونه دنبال میکند؟

و نقش عباداتی مانند نماز و تعبدیات در تحقق چنین هدفی چگونه است؟

چیستی راهبرد محتوایی (تقریر کلام برادر همت و نقد و بررسی آن)

????چیستی راهبرد محتوایی (تقریر کلام برادر همت و نقد و بررسی آن) ????

#سید_ابراهیم_رضوی
#آزاداندیشی
#یادداشت 108

????تقریر کلام برادر همت
اگر به کل مسیر حرکت نگاه کنیم، ما سه راهبرد داریم.
????راهبرد اول، انتخاب ایده اولیه اصلاحی جامعه ایران است. این راهبرد، عبارت است از آزاداندیشی. این انتخاب در بحث مختصات راهبردی آزاداندیشی، مورد بررسی قرار گرفته است.

????بعد از انتخاب آزاداندیشی و پرداخت اندیشه آزاداندیشی و تهیه عصاره آن، این سوال مطرح می شود که ما برای گفتمان سازی، چه چیزی از اندیشه آزاداندیشی را گفتمان کنیم؟ اگر بخواهیم یک گزاره را هدف قرار دهیم، آن جمله چه چیزی است؟
راهبرد محتوایی یعنی همین گزاره مورد هدف از اندیشه آزاداندیشی. برای انتخاب این راهبرد محتوایی، باید به چهار مولفه سوق ملی، اقتضائات جامعه در نسبت با محتوای آزاداندیشی، اقتضائات خود عملیات گفتمان سازی و اقتضائات خود اندیشه توجه کنیم.
مراد از توجه به اقتضائات جامعه، این نیست که به انواع و اصناف و اقشار و سنین مختلف جامعه نگاه می شود بلکه مخاطب، ذهن ایرانی است نه نخبگان یا عموم مردم یا معلمان یا خانواده ها و یا دانش آموزان و غیره. مخاطب وجه مشترک بین همه این انواع و اصناف است.
به عنوان مثال وقتی به آن چهار مولفه نگاه می کنیم، به این نتیجه می رسیم که راهبرد محتوایی عبارت است از ضرورت حق طلبی و حق طلبی در مقام تفکر یعنی آزاداندیشی. حال بعد از انتخاب این راهبرد محتوایی، یک مفاد گفتمانی متناسب با این راهبرد تهیه می شود.

????سپس برای شروع عملیات گفتمان سازی، سوال دیگری مطرح می شود که این مفاد گفتمانی (که از راهبرد محتوایی بدست آمده) را چگونه برای انواع و اقشار و سنین مختلف رقم بزنیم؟ در این مرحله پای راهبرد سوم به میان می آید که به آن راهبرد عملیاتی می گوییم.
در این مرحله، مخاطب، اصناف و اقشار و سنین مختلف جامعه هستند. لذا باید به اقتضائات همه آنها توجه شود و درنتیجه با توجه به تفاوت اقتضائات آنها، راهبردهای مختلفی برای گفتمان سازی بدست می آید.
در این مرحله سناریو های گفتمان سازی ممکن است متفاوت باشد و هم قالب های تبلیغی. مثلا برای قشر نوجوانان از قالب شعر و رمان و فیلم استفاده می شود. برای قشر نخبگان علمی، از قالب مقاله و کرسی های آزاداندیشی بهره گرفته می شود و در قشر جوانان دانشجو، قالب تریبون آزاد و نشست های علمی و گفتگویی مورد استفاده قرار می گیرد.
????به نظر بنده در اینجا باید مفاد گفتمانی دومی نیز اضافه کنیم. همانطور که بعد از راهبرد محتوایی، مفاد گفتمانی ای داریم که برخاسته از راهبرد محتوایی است، در اینجا هم برخاسته از راهبرد عملیاتی، باید مفادهای گفتمانی مختلف برای اقشار مختلف آماده شود.

????نسبت به این تقریر برادر همت، سوالات و اشکالاتی قابل طرح است.
????اشکال اول این است که اگر راهبرد محتوایی، گزاره منتخب از اندیشه آزاداندیشی است، این کلام با نظر برادر کرانی در مورد راهبرد محتوایی قابل جمع نیست. راهبرد محتوایی برادر کرانی عبارت است از: «آزاداندیشی تنها راه فهم حقیقت اسلام و پیام های اساسی آن». این گزاره درحقیقت از مختصات راهبردی آزاداندیشی است. یعنی این گزاره در مرحله راهبرد اول است. به تعبیر دیگر این گزاره، به ظرفیتی در آزاداندیشی اشاره می کند که موجب می شود که ما آزاداندیشی را به عنوان راهبرد اصلاحی جامعه ایران، انتخاب کنیم.
مگر اینکه برادر کرانی بفرمایند که مراد بنده از این گزاره، بیان مختصات راهبردی آزاداندیشی نبوده بلکه این گزاره، دقیقا گزاره منتخب بنده از اندیشه آزاداندیشی می باشد که با توجه به چهار مولفه سوق ملی و اقتضائات جامعه و گفتمان سازی و اندیشه بدست آمده و بر اساس آن مفاد گفتمانی را تولید می کنیم.
در این صورت اشکال روشی به فرمایش برادر همت و کرانی وارد نیست. هرچند که در درست بودن انتخاب این راهبرد به عنوان راهبرد محتوایی، باید تأمل شود.

????اشکال دوم این است که سه مرحله ای کردن راهبرد، لازم نیست. هدف شما از راهبرد دوم یعنی راهبرد محتوایی چیست؟ اگر هدفتان این است که به اقتضائات ذهن مردم ایران و سوق ملی و غیره توجه کنیم که در راهبرد اول در بحث مختصات راهبردی آزاداندیشی، به آنها توجه کرده ایم. و اگر هدفتان این است که به اقتضائات اقشار و سنین مختلف جامعه توجه کنیم و مفاد گفتمانی مختلفی برای آنها آماده کنیم که این کار در راهبرد سوم یعنی راهبرد عملیاتی است.
جواب این اشکال این است که اگرچه در مرحله راهبرد اول، به اقتضائات ذهن مردم ایران توجه کرده بودیم اما آن توجه برای انتخاب اصل راهبرد اصلاحی بود. یعنی با توجه اقتضائات ذهن مردم ایران و دیگر چیزها، به این نتیجه رسیدیم که راه حل اصلاح، تحقق آزاداندیشی در وجود مردم است. اما در راهبرد دوم، به اقتضائات ذهن مردم ایران توجه می کنیم تا این را کشف کنیم که از دل اندیشه آزاداندیشی، چه گزاره ای را گفتمان کنیم؟
بخاطر همین است که ملاک انتخاب این گزاره، صرف اقتضائات ذهن مردم ایرانی نیست بلکه سوق ملی، اقتضائات گفتمان سازی و اقتضائات اندیشه و تفکر هم ملاک هستند. درحالیکه در مرحله انتخاب راهبرد اول، اقتضائات گفتمان سازی و اقتضائات اندیشه و تفکر و شاید سوق ملی، محل توجه نبود. لذا به نظر می رسد می توان این سه راهبرد طولی را تصویر کرد.

????اشکال دیگری که برادر حسن زاده به آن اشاره می کردند این بود که طبق طرح برادر همت، مفاد گفتمانی بدست آمده از راهبرد محتوایی به اقشار و سنین مختلف جامعه توجهی نمی کند درحالکیه واضح است که مفاد گفتمانی مورد نیاز توده مردم با مفاد گفتمانی نخبگان و همچنین با مفاد گفتمانی دانش آموزان متفاوت است.
برای جواب به این اشکال به نظر بنده، همان نکته ای که در پایان تقریر کلام برادر همت اضافه کردم را باید بگوییم. به نظر بنده بعد از راهبرد عملیاتی باید مفاد گفتمانی دومی نیز اضافه کنیم. همانطور که بعد از راهبرد محتوایی، مفاد گفتمانی ای داریم که برخاسته از راهبرد محتوایی است، در اینجا هم برخاسته از راهبرد عملیاتی، باید مفادهای گفتمانی مختلف برای اقشار مختلف آماده شود.
در این صورت به برادر حسن زاده اینگونه جواب می دهیم که آن مفاد گفتمانی ای که به تعدد اقشار و اصناف متعدد است، مفاد گفتمانی دوم است. مفاد گفتمانی اول، محتوایی است که نتیجه نگاه به ذهن مردم ایران و سوق ملی و اقتضائات خود گفتمان سازی و خود اندیشه است.

با آزاداندیشی می توانیم بر مشکلات بشوریم؟

????با آزاداندیشی می توانیم بر مشکلات بشوریم؟????

#سید_ابراهیم_رضوی
#آزاداندیشی
#یادداشت 107

????مقدمه: انسان در طول تاریخ همیشه با مشکلات فردی و اجتماعی مواجه بوده است. این سوال تاریخی همیشه وجود داشته است که راهبرد حل مشکلات انسان مخصوصا در عرصه اجتماعی چیست؟ چگونه جامعه به خوشبختی و سعادت می رسند؟ امروزه پاسخ به این سوال سخت تر از گذشته است؛ چراکه انسان امروزی به مراتب از انسان گذشته پیچیده تر و مشکلاتش نیز پیچیده تر شده است.
انسان امروزی بخاطر هدف قرار دادن توسعه مادی، پیشرفت عقل ابزاری، کثرت اطلاعات، تولید ابزار و تکنیک و غیره، دنیا و زندگی اش را دچار تغییرات اساسی کرده است و این تغییرها، چالش ها و بحران های متفاوتی را برای خودش و جوامع غیرمادی به وجود آورده است. عمق بحران ها در حدی است که انسانیت انسان در خطر افتاده است. شاید بتوان گفت امروز جهان غرب، منحط ترین جامعه انسانی را رقم زده است.

????کشوری مانند ایران بر علیه هرگونه حرکت و نمادهای مادی قیام کرده است و با شعارهای فطری و توحیدی، جنگی تمدنی با آنها را ظاهر کرده است. این جنگ تمدنی در تمام عرصه های اقتصادی، امنیتی، فرهنگی و غیره است. که مهمترین آن در عرصه فرهنگ و در سبک زندگی و شناخت و باورهای مردم است. غرب، با سیطره و قدرت سیاسی و علمی ای که دارد، ذهن همه مردم جهان را بدست گرفته و با سبک زندگی ای که معرفی کرده، امیال، علایق، باورها و حرکت های مردم را مدیریت می کند.
امروز همه جهان از جمله ایران با مسائل غرب، کمابیش مواجه هستند فلذا مشکلاتی را برای آنها پدید آورده است. هرچه جامعه اسلامی ایران غربی تر شود، هم برای توحیدی بودنش و هم برای مقابله با دشمن تمدنی اش، با مشکلاتی مواجه می شود.

????به نظر می رسد وضعیت دنیا طوری است که هر دو جبهه کفر و حق، روز به روز در حال خالص تر شدن هستند. هم جبهه کفر، صریحتر، شجاع تر و بی مهابا تر از گذشته به جنگ با خدا رفته اند و هم جبهه حق، صریحتر، عمیقتر و قوی تر از گذشته در حال ساخت جامعه اسلامی و مقابله با دشمن هستند.
این امر باعث شده است که در تحلیل وضعیت دین داری در جمهوری اسلامی نسبت به گذشته، هم نمودها و مظاهری از دین داری را می بینیم که اصلا در گذشته نبوده است و هم مظاهری از بی دینی می بینیم که بیشتر شبیه جامعه غیرتوحیدی است. این یعنی هر دو جریان دین داری و سکولاریسم در ایران در حال رشد هستند. یعنی جامعه ایران دچار گسست و دو قطبی شده است و ارزش های مشترک در حال کمتر شدن و زوال است. این واقعیت جهان امروز است.

????حال سوال این است که در این وضع موجود، راهبرد اصلاح جامعه، سعادت، پیشرفت و مقابله با دشمن و نقشه هایش چیست؟
????اگر در این وضع جهان امروز تأمل کنیم، توصیه به آزاداندیشی را درک خواهیم کرد. برای غلبه بر مشکلات، باید عقلانیت افزایش پیدا کند تا حق و حقانیت روشن شود و با تحقق آن، بشر به خواسته های فطری خودش برسد. و عقلانیت، حاصل نمی شود مگر با رواج اندیشه و فکر کردن و رها شدن اندیشه از تعصب و جهل و هوای نفس و تنبلی و غیره.

????روح آزاداندیشی، حق طلبی است. هرچه آزاداندیشی بیشتر رواج پیدا کند، روح حق طلبی که همان توحید است، بیشتر محقق می شود.
به نظر آن چیزی که بیشترین سوخت بار را دارد و بنیادی ترین تغییرها را رقم می زند، آزاداندیشی است. با آزاداندیشی می توان، محکمترن سد در مقابل هجمه های دشمن را ایجاد کرد. مهمترین هجمه دشمن، خراب کردن ذهن و ساخت امیال مادی است و لذا برای خنثی سازی آن، ما نیز با آزاداندیشی باید ذهن مردم را روشن ساخته و پوشالی بودن و سیاهی تفکر و حرکت غرب را نشان دهیم.

????راهبردهایی چون عدالت خواهی، گفتمان سازی ارزش های دینی، جنگ سخت، اجبار و زور و غیره، همگی این مشکل را حل نخواهند کرد.
بسیاری از این راهبردها، روشهایی همانند روش غربی است. ما نباید مانند جبهه باطل که با مخفی کردن حرفهای حقیقی و تسویل و تزیین، ماهیت زشت باطل را زیبا و حق جلوه می دهند، عمل کنیم. آن کسی که باید از صراحت و کشف همه حقایق بترسد، جبهه باطل است نه جبهه حق. حق، اگر حق است، خودش را به خوبی نشان می دهد.

????البته باید توجه داشت که راهبرد آزاداندیشی، زمانی جواب می دهد که به خوبی گفتمان شود و جامعه را درگیر کند. و الا اگر این راهبرد را، ضعیف و شل اجرا کنیم، شاید دشمن این امر توحیدی پر معنا را هم از معنا خالی کند و حتی آن را به نفع خودش مصادره کند. کاری که در این سالهای گذشته به خوبی انجام داده و بسیاری از شعارهای فطری و توحیدی را برای مقاصد خودش به سرقت برده است.

چرا یادداشت و چگونه؟

????چرا یادداشت و چگونه؟????

#سید_ابراهیم_رضوی
#آزاداندیشی
#یادداشت 106

✅ سود یادداشت
1- قدرت تفکر را بالا می برد
2- دقت در استدلال را افزایش می دهد
3- نویسندگی یک ابزار اثرگذار اجتماعی قوی ای است که برخورداری از آن، موجب کارآمدی انسان می شود.
4- راهی برای گفتمان سازی است. مخصوصا در قشر فرهیختگان و نخبگان جامعه

✅راه اعتلای یادداشت
1- میزان نگارش یادداشت، باید متعادل باشد. به نظر بنده یادداشت هرروز شاید مقداری زیاد باشد. گرچه برای شروع شاید لازم بود که دوستان زیاد بنویسند هرچند کیفی نباشد. اما بعد از مدتی، دیگر این گونه یادداشت نوشتن، راضی کننده نیست. در حال حاضر باید کمتر یادداشت داد ولی یادداشت خوبی داد
2- برای رفقایی که در یادداشت نویسی مشکل دارند، یکی افراد مأمور همراهی و رشد آنها شود.
3- یادداشت ها حتما توسط رفقا خوانده شود و گاهی در حلقه خوانده شود و مورد ارزیابی قرار بگیرد
4- در قالب های مختلف یادداشت های قابل انتشار، منتشر شوند. مثلا یادداشت های ترویجی و گفتمان سازی در نشریه ای برای عموم چاپ شود. بعضی یادداشت های نقادانه، در قالب مقاله یا یادداشت های انتقادی، طرح شود و …
5- شاید یک طرح این باشد که همه رفقا موظف شوند که از محتوای یادداشت شان، جملاتی جهت توییت آماده کنند و آن را در فضای مجازی پخش کنند. در این صورت هفته ای چندین جمله حکیمانه در موضوعات کلام انقلابی که به موضوعات روز جامعه است، منتشر می شود.
البته برای قوی بودن توییت ها شاید لازم باشد در ابتدا، یک شورایی ابتدا آنها را تایید کند و سپس توسط افراد منتشر شود.