انتخابات تجدید عهدی با قیام و اراده ملی

بسم الله الرحمن الرحیم

اگر نگاه یک سره و کلی نگرانه به سازوکارهای موجود در کشورمان داشته باشیم، میبینیم که وزن انتخابات در اینکه توجه مردم و اراده ی مردم را به اداره ی امور کشور معطوف کند، یا معطوف نگه دارد، یا عطف توجهش را افزایش بدهد، نقشی بی نظیر و یا حداقل کم نظیر است.

مشارکت در انتخابات و «انتخاب» کردن یک یا چند شخص به عنوان نماینده، یعنی کسی که من میپسندم او در ارکان تصمیم گیری حاکمیتی قرار داشته باشد، در باطن خودش حامل و متضمن چند پدیده است:

اولا حامل این مساله است که من نسبت به وضعیت جاری امورات کلان کشور تحلیلی دارم، هرچند کم یا زیاد، یا درست یا غلط، اما تحلیلی دارم.

ثانیا حامل این است که من با توجه به تحلیل قبلی ام، نسبت به اینکه چه نوع دیدگاهی، یا چه نوع زاویه ورودی می تواند برای امورات کشور مفید باشد نیز تحلیل دارد.

ثالثا من بنا دارم این تحلیل هایم را اعمال کنم، و به اندازه سهمی که در این ملت دارم تحلیلم را جاری میکنم.

اگر درصد خوبی از یک ملت هر چند وقت یک بار چنین چیزهایی را از خودشان اعمال کنند، این به معنای زنده بودن آن ملت و دست در کار داشتن آن ملت و در واقع پشتیبانی آن ملت از وضعیت پیش روی آن ملت خواهد بود.

 

از آنجا که جمهوری اسلامی نیز اساسا بر اراده ی ملی استوار است، و عامل قدرت بخش وحید خود را ملت مومن خود میداند، بنا بر این هر چه پر شور تر بودن انتخابات او را به اهدافش نزدیک تر میکند.


پس از فراغ از اصل این موضوع، آنچه میتواند مورد توجه ما قرار گیرد این است که چه عواملی میتواند موجب هر چه پر شورتر شدن انتخابات بشود.