نوشتهها
عقاید پشتیبانی کننده از آزاداندیشی از منظری انسان شناسانه
/0 دیدگاه /در آزاداندیشی /توسط عقیل رضانسبمهم ترین پشتیبانی برای تحقق هر پدیده ای نوع نگاه و کیفیت باوری است که نسبت به آن پدیده وجود دارد، اعتقاد شما در مورد چیزی نحوه تعامل شما با آن را تنظیم می کند، اگر باور ضعیف و یا تصویر غیر دقیقی از یک مسئله نزد انسان وجود داشته باشد، در هنگام تحقق بخشیدن دچار مشکل می شود، حالا یا اساساً متحقق نمی کند، یا چیزی که تحقق می بخشد نسخه بسیار ضعیفی خواهد بود.
آزاداندیشی نیز مصداق این قاعده است، بسیار مهم است که باور شما به آزاداندیشی ریشه در چه بستر عقایدی داشته باشد، چه عقایدی است که دست به دست همدیگر داده است و توصیه ای به نام آزاداندیشی را خلق کرده است؟!
اگر دین برای انسان هیچ فهمی و قدرت رسیدن به فهم های برتر را قائل نباشد، دیگر میدان دادن به مسئله ای مثل آزاداندیشی معنا ندارد؛ اگر سنگ های تقلید و تحجر را از جلوی پای انسان برداریم و او آزادانه بیاندیشد ولی حاصل کار او هیچ ارزش معرفت شناسانه ای نداشته باشد، چرا باید این کار را انجام بدهیم؟!
1️⃣ فطرت
واقع این است که یکی از عقایدی که به طور جد پشتیبانی کننده آزاداندیشی است «فطرت» است؛ اینکه ما وجود انسان را وجودی جهت دار و دارای سرشت و بسترهایی برای رسیدن به حقایق عالم بدانیم، اینکه اساساً دین را همین سرشت فطری انسان بدانیم؛ باعث می شود که مدام در صدد این باشیم تا خار و خاشاک تقلید و تحجر را از جلوی پای این انسان برداریم، تا بیاندیشد و محصولی که به دست می آورد به خاطر تکیه به یک حقیقت الهی که در درون او به ودیعه گذاشته شده است، بسیاری ارزشمند خواهد بود و در مجموعه جامعه انسانی را به سمت حقیقت سوق خواهد داد.
2️⃣ عقل
یکی دیگر از عقاید پشتیبانی کننده آزاداندیشی، قائل بودن به جایگاه شناختی و کشف حقیقتی برای «عقل» است. اینکه نگاه ما به عقل انسانی چه باشد و او را چه ابزاری بدانیم باعث می شود که در اندیشه ورزی آزادانه دست او را باز بگذاریم یا نه. اگر همه حقایق را ارسال شده توسط وحی بدانیم و کار ما فقط این باشد که این ها را بگیریم و اجرا کنیم و عقل را در عداد وحی یکی از دو حجت الهی بر انسان ندانیم، اتفاقاً آزاداندیشی می تواند به عنوان عامل انحراف و بدعت در دین خدا تلقی گردد.
ما عقل را یک حجت از دو حجت الهی که در اختیار انسان قرار گرفته تا به سمت سعادت حرکت کند می دانیم، لذا معتقدیم اگر موانع تحجر و تقلید را از سر راه عقل برداریم، حرکتی که عقل می کند در مجموع جامعه انسانی را به سمت کمال مطلوب خود حرکت بهتری خواهد داد.
3️⃣ اراده
باور سومی که آزاداندیشی را معقول جلوه می دهد این است که «راه شکوفایی انسان را اراده ورزی او بدانیم»؛ اگر عنصر اراده جایگاه مناسب خود را نداشته باشد، اتفاقا دست و بال انسان را باز گذاشتن برای اندیشه ورزی آزادانه یک تهدید است که مدام باعث ایجاد موانع در مسیر حرکت کمالی انسان می شود. اراده ورزی و صاحب اراده بودن یکی از مشخصات مهم انسانیت انسان است، اگر اراده و اراده ورزی را تنها راه شکوفایی انسان و رسیدن او به کمال مطلوب بدانیم، آن وقت است که آزاداندیشی به عنوان یک پدیده ای که انسان را از سموم تقلید و تحجر نجات داده و زمینه را برای رسیدن انسان ها و جوامع به اراده های جوشیده از درون فراهم می کند، یک عنصر بسیار ارزشمند تلقی می شود.
در این یادداشت از زاویه انسان شناسانه به برخی عقاید پشتیبانی کننده از آزاداندیشی نگاه شده است، می شود از زاویای دیگری نیز این بحث را مورد تحلیل و بررسی قرار داد.
.
انسان اسلامي و انسان غربي
/0 دیدگاه /در روح توحید نفی عبودیت غیر خدا, یادداشتها /توسط عقیل رضانسبيادداشت 9 – انسان اسلامي و انسان غربي
#يادداشت
#روح_توحيد_نفي_عبوديت_غير_خدا
#توحيد_از_ديدگاه_انسان_شناختي
#عقيل_رضانسب
#يادداشت_9
#جلسه_109
🏷 #انسان_غربي #انسان_اسلامي
1️⃣ چون انسان غربي #هويتا انسان را غلط معنا كرده و ريشه اش در پشت كردن به خداست در پشت كردن به عالم غيب است، پس كلا انسان غربي مسير را دارد عوض مي رود، اصلا عوضي شده است؛ لذا حتي پوست كردن ميوه با چاقوي او هم عوضي است! پوست ميوه مي كند به طرف مي دهد و در رويش مي خندد براي اينكه از او بهره كشي كند و …
2️⃣ همين تصرف هايي هم كه تمدن غرب در طبيعت مي كند تا جايي است كه طبيعت اجازه بدهد و اين به معناي اين است كه در نهايت انسان نمي تواند از امكانات طبيعت فراتر رود؛ شايد اين ظرفيت ها را در نقطه تعالي انسان اسلامي هم به شكلي مورد استفاده قرار دهد. يعني در نهايت شايد از شكاف هسته اي هم در تمدن اسلامي استفاده شود؛ اما انسان عوضي غربي دارد از ظرفيت هاي طبيعي به نحو عوضي استفاده مي كند و بزرگ ترين مشكل او اين است كه هماهنگ و همسو با عالم غيب نيست و لذا همه تصرفاتش در عالم ماده هم دارد با درگيري با طبيعت پيش مي رود.
3️⃣ ريشه همه انحرافات در تمدن غرب در بريدگي از عالم غيب است، و ريشه همه اصلاحات در تمدن اسلامي در اتصال به عالم غيب است؛ اين تفاوت خيلي حرف كلي اي است و بايد تمام لوازم اين نگاه غيبي در سرتاسر زندگي فردي و اجتماعي انسان امتداد پيدا كند، همانطور كه تمدن غرب الان تمام امتدادهاي فردي و اجتماعي نگاه بريده از عالم غيب خودش را در سرتاسر زندگي بشر جاري كرده است.
.
نسبت هماهنگي و تسخير
/0 دیدگاه /در روح توحید نفی عبودیت غیر خدا, یادداشتها /توسط عقیل رضانسبيادداشت 8 – نسبت هماهنگي و تسخير
#يادداشت
#روح_توحيد_نفي_عبوديت_غير_خدا
#توحيد_از_ديدگاه_انسان_شناختي
#عقيل_رضانسب
#يادداشت_8
#جلسه_108
نسبت هماهنگي و تسخير
تسخير مقابل هماهنگي نيست. تسخير به معناي هماهنگ بودن سنن تكويني عالم براي شكوفايي فطري ارادي انسان است. يعني همه چيز آماده ست براي اينكه تو با اراده خود حركت كني و به كمال مورد توقع خود برسي، همه كمك كار تو هستند نه مقابل تو. همه در خدمت تو هستند براي حركت ارادي.
به نظر دو گانه تسخير و تغيير كه مطرح شد جالب نيست! سخر لكم ما في السماوات و ما في الارض، اگر به معناي در اختيار و تمهيد كننده رسيدن تو به كمال؛ گرفته شود، گاهي اوقات نيازمند ايجاد تغيير هستيم براي حركت انسان! مغز تفاوت نگاه انسان اسلامي با انسان غربي در تسخيري بودن همه چيز براي او، در تغيير نهفته نيست؛ بلكه در اين نهفته است كه انسان غربي مي خواهد بريده از خدا و بريده از غايت كمالي كه خداوند براي انسان در نظر گرفته است، و در موارد زيادي بي تفاوت به سنن الهي دست به تغيير در طبيعت و حتي در انسان هاي ديگر بزند.
انسان اسلامي هم مي خواهد دست به تغيير بزند، مي خواهد اعمال اراده كند تا حركت كند؛ ولي انسان اسلامي هم به سنن غيبي عالم ايمان دارد و هم به سنن مادي عالم و سعي مي كند در يك هماهنگي با اين سنن اعمال اراده كند و تغيير رقم بزند تا حركت او هم آهنگ با اين نظام هستي كه خداوند براي كمال او خلق كرده است (و لذا مسخر اوست) باشد، چو اگر اين حركت هماهنگ نباشد و بخواهد با جنگيدن با قوانين و سنن الهي كار خود را به پيش ببرد، هيچ كمالي براي او نخواهد بود و مدام در مقابله و جنگ با اين سنني كه براي رشد خود او طراحي شده است قرار مي گيرد و هم خود و ديگران را به رنج مي اندازد و هم طبيعت را زخمي مي كند كما اينكه انسان مدرن مشغول اين كار است و هر چه بيشتر جلو مي رود بيشتر گند اين تقابل و ناهماهنگي شان با سنن عالم مخصوصا سنن الهي دارد بالا مي آيد.
.
آخرین نظرات
پربازدیدهای این ماه
ویژهنامهها
#برچسبها
آزاداندیشی آزادی آزادی اندیشه استثمار استراتژی های جهان کفر اسرائیل اندیشه اندیشه دینی انقلاب اسلامی ایده اصلاحی ایده فرهنگی ایده فرهنگی مادر تعریف آزاداندیشی جبهه دشمن حمیدرضا شب بویی ذهن جامعه رهبری روح توحید نفی عبودیت غیر خدا رژیم صهیونسیتی صهیونیسم فرهنگ فلسفه کلام فلسفه کلام انقلابی مبارزه مدرنیته هژمونی تمدن غرب پیشرفت کلام کلام انقلابی گفتمان سازی
الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وعَجّلفَرَجَهم