نوشته‌ها

وحدت

چند نکته در باب وحدت:
1. در ادبیات فقهی ما دارالاسلام و دارالکفر حضور جدی دارد و احکام خاصی بر دارالسلام و دارالکفر بار میشود. هویت بخشی به دارالاسلام نشان میدهد که آنچه چیزی که در وهله اول مهم است کل محدوده اسلامی است و شیعه و سنی از این حیث موضوعیتی ندارند. کل این پیکره در مقابل کفار و دشمنان اسلام هویت واحدی دارند و باید متحدانه با آن مبارزه کنند. از اینجا اندیشه وحدت مسلمین و مبارزه با کفار به دست می آید و دشمن مشترک که همان دشمنان توحید و جبهه حق هستند موضوعیت می یابد.

2. اگر غیر فقهی و استراتژیک هم نگاه کنیم، دشمن اصلی جمهوری اسلامی و سایر کشور های اسلامی در عالم آمریکای جنایت کار و اذنابش است. لذا برای مقابله با این دشمن مسیر توحید باید اختلافات دیگر را کنار گذاشت و تمام توان و ظرفیت را برای مبارزه با دشمن اصلی که دشمن همه مسلمین است به صحنه آورد. در جهان امروز نزدیک ترین افراد به شیعیان، اهل سنت و نزدیک ترین افراد به اهل سنت، شیعیان هستند. لذا باید اتحاد استراتژیک میان مسلمانان را دنبال کرد تا بتوان دشمن اسلام را شکست داد. بنابراین از حیث استراتژیک نیز وحدت شیعه و سنی یک راهبرد اساسی است.

حضرت آقا می فرمایند:‌«بايد ببينيد كه وحدت را از چه راهى مى‏توانيد تأمين بكنيد. امروز وحدت براى شما، هم تاكتيك و هم استراتژى و هم يك اصل اسلامى است و هميشه براى شما لازم است. امروز اگر بخواهيد به قضايا خيلى سياسى نگاه كنيد، وحدت براى شما لازم است. البته نبايد به وحدت به چشم تاكتيك نگاه كرد؛ وحدت يك اصل اسلامى است: «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعاً» «1». يعنى اعتصام به حبل اللّه، جميعاً و مجتمعاً لازم است. اعتصام به حبل اللّه، به صورت تك‏تك ممكن نمى‏شود: «وَ لا تَفَرَّقُوا» (24/ 11/ 1369)

در این بیان ایشان وحدت را هم استراتژیک می دانند و هم یک اصل اسلامی. لکن تاکید میکنند که باید نگاه اصیل اسلامی به وحدت داشت و با آیه اعتصموا آن را توضیح میدهند. ولی در سخنرانی مورخ ( 22-07-1401) وحدت را به نحوی تقریر میکنند که بیشتر تاکتیکی و سیاسی است. به نظر می رسد که دلیل این نوع تغییر تقریر، تغییر در مخاطب است و در سخنرانی سال 1401 حضرت آقا مخاطب خود را اهل سنت قرار داده اند. شاهدش هم این جمله ایشان است که: « این کارها را میکنند، امّا ما به هیچ وجه اهل سنّت را متّهم نمیکنیم؛ اینها یک تندروانی هستند. این طرف هم باید همین جور باشد؛ کسانی ممکن است تندروی کنند، امّا نبایستی جامعه‌ی تشیّع را متّهم کرد به خاطر تندروی. باید در این زمینه کار کرد؛ علمای اسلام بایستی کار کنند.»

3. در وحدت شیعه و سنی، کنار گذاشتن مذاهب و نزدیک کردن فقه و کلام به یکدیگر اشتباه است و سیاستی شکست خورده است. آنچه که مهم است وحدتی سیاسی و در مقابل دشمنان است. در این زمینه طبیعتا حکام کنونی کشور های اسلامی نمی توانند متحدان خوبی باشند. چون منافع آنها با منافع آمریکا گره خورده است. لذا باید به سراغ علما و نخبگان اسلامی رفت و آنها را برای وحدت مسلمین به میدان آورد.