تفاوت موضع گیری های رهبری با ما
در مقاطع مختلف و شرایط مختلف همواره شاهد بیانات امیدوارکننده حضرت آقا بوده ایم؛ در بدترین شرایط نیز، ایشان به گونه ای شرایط را روایت می کرده و می کنند، که همواره از نوع نگاه عجیب ایشان شگفت زده می شویم. توجه به نکات مثبت و نقاط امیدوار کننده در بیانات ایشان واقعا مثال زدنی است.
اما سوالی که مطرح می شود، اینست که ما چقدر باید این نگاه را داشته باشیم؟ چقدر اشتباه است این نگاه امیدوارانه را، نداشتن؟ آیا ما هم باید مثل رهبری همینقدر امیدوارانه مسائل را نگاه کنیم و در بدترین اتفاقات هم، کاملا امیدوار باشیم و خم به ابرو نیاوریم؟
نکته ای که به نظر می رسد، اینست که رهبری در جایگاهی که دارند، باید در شرایط مختلف امید مردم را حفظ کنند؛ نه اینکه مطلب غیر واقعی را بیان کنند، ولی در بسیاری موارد مجبورند روایت جدیدی از صحنه و واقعیت جامعه خلق کنند و وقتی روایت های منفی بسیاری موجود باشد، ولی روایت مثبتی وجود نداشته باشد، خلق چنین روایتی اهمیت بیشتری پیدا می کند.
به عنوان مثال، وقتی آقا بر دستاوردهایی که در زمینه فرهنگ داشتیم، تأکید می کنند و جنگ فرهنگی دشمن را شکست خورده می دانند، آیا به این معناست که ما در زمینه فرهنگ کاملا موفق بوده ایم و هیچگونه شکستی نداشته ایم؟ یا اینکه باید علاوه بر اینکه واقعیت را به صورتی که از دست رفته است همه چیز و ما شکست خورده ایم و … روایت نمی کنیم، به گونه ای هم روایت نکنیم، که برداشت شود همه چیز گل و بلبل است و هیچ مشکلی نداریم و همه چیز آرومه و من چقدر خوشحالم و … .