نوشته‌ها

چرا باید از تعدد فرهنگی حرف بزنیم ؟

ابتدای نوشته، دو پرسش از طریقه جمع را عامل برجستگی این پدیده میداند :
نخست، پرسش از نحوه همزیستی اتحاد ملی و افتراق فروملی و دوم، پرسش از نحوه همزیستی هویت ملی و اتحادهای فراملی
این دو پرسش در سالهای گذشته فراروی ملل مختلفی مطرح شده است و متناسب با بوم هر کشور- ملت، ایده ای عملیاتی شده و کار را جلو برده است.
در عراق ریاست مجلس، ریاست جمهور و نخست وزیری را میان سه طائفه عمده تقسیم نموده اند و البته اختیارات سیاسی هم به تا حدودی تقسیم شده است. البته این به معنای قدرت یافت همه اقلیت ها نیست. چه اینکه ایزدی ها و ترک ها در عراق جایگاهی بلحاظ سیاسی ندارند.
در ایران، ماجرا بسیار متفاوت است. میتوان وضعیت این پدیده در هر کشور را مستقلا مورد بررسی قرار داد که در این مجال نمی گنجد.
به هر حال این دغدغه میتواند بعنوان یک دغدغه قدیمی و نه نوپدید مطرح شود. احتمالا یکی از سوالات جدی حکومت عباسیان همین تعدد فرهنگی بوده است. حکومتی که فرهنگ های بسیار متفاوت و متکثر را ذیل حاکمیت خود جمع آورده و سرزمینی از هند تا اسپانیا را شامل میشود، یقینا در زمینه همزیستی افتراق فروملی و اتحاد ملی مسئله مند بوده است.
باری حکومت های اسلامی سه گانه صفویه، گورکانیان و عثمانی هم در باب همزیستی هویت ملی و اتحاد فراملی مسئله داشته اند.
این دغدغه دغدغه دولت هاست. همان ها که نه میخواهند به دولت های کوچکتر تقسیم شوند یا یکپارچگی ملت شان آسیب ببیند و نه میخواهند ذیل یک حکومت واحد که برای آنها جایگاهی قائل نیست دربیایند و حذف شوند.
پس دغدغه حل مسئله چندفرهنگی را میتوان دغدغه ای برای حفظ هویت دولت ها به شمار آورد.
( ادامه دارد … )

تحلیلی از تحذیر رهبری

?تحلیلی از تحذیر رهبری

حضرت آقا چند سخنرانی مهم در این ایام داشته اند که فهم و تحلیل هرکدام میتواند آتشی در وجود انسان بیاندازد که آرام نگیرد. فرمایشات 19 هم دی ماه اما علاوه بر نکات و مطالبات قبلی، یک نکته ی مهم دیگر داشت. یک تنبه سنگین که جان انسان را به لرزه می انداخت:
«توّابین برای انتقام خون مطهّر امام حسین آمدند جنگیدند، کشته شدند، همه‌ی آنها کشته شدند امّا در تاریخ اینها را مدح نمیکنند؛ چرا؟ چون دیر جنبیدند. شما که میخواستید خون خود را در راه امام حسین بدهید، چرا در اوّل محرّم، دوّم محرّم نیامدید که اقلّاً یک کاری صورت بدهید؟ آنجا می‌ایستید تماشا میکنید، امام حسین به شهادت میرسد، بعد دلتان میسوزد، آن وقت می‌آیید در میدان! [نتیجه‌ی] کار را بهنگام انجام ندادن این است. کار را بهنگام باید انجام داد.
نباید غفلت کنیم از وظیفه‌ای که عقل و شرع به عهده‌ی ما گذاشته؛ باید بدون تأخیر وارد میدان بشویم. تأخیر نباید داشته باشیم. آن وقت به تناسب اهمّیّتی که آن کار دارد، خطرات را به جان بخریم. بالاخره در هر حادثه‌ای، هر خطری را نباید انسان به جان بخرد؛ بعضی از حوادث هست که این‌قدر اهمّیّت ندارد که انسان جانش را به خطر بیندازد. به تناسب اهمّیّت حادثه، خطرِ مترتّب بر ورود در میدان را به جان بخریم. مشکل آن وقتی به وجود می‌آید که ما در این وظایف اختلال ایجاد میکنیم: به سرعت احساس تکلیف نمیکنیم، بهنگام وارد نمیشویم، خطر را به جان نمیخریم، ملاحظه میکنیم؛ این [طوری] است.»

این تنبه ناظر به تشخیص وظیفه و اقدام سریع و به موقع و مطالبه اینکه برای انجام وظیفه مثل خانواده های رزمندگان دفاع مقدس هزینه کنید نکته ویژه ی این سخنرانی بود. اگر اینگونه نباشید امام تان خواهند کشت و بعد شما می آیید و جانتان را هم فدا می کنید اما ارزشی ندارد، چون دیر آمدید.

در پایان نیز دو مطالبه را برای بار چندم به صورت ویژه مطرح نمودند:
1.جهاد تبیین
2.کار های بزرگ تحولی

مدتی فکرم درگیر بود که چه شد این مطالبه سنگین توسط ایشان مطرح شد. مطلوبات اصلی همان جهاد تبیین و کار بزرگ تحولی بود که در چندین ماه اخیر بارها توسط ایشان مطرح شده بود. لکن اینبار با این تحذیر که اگر نکنید دیر می شود و دیگر کار از کار میگذرد. چرا ایشان ایچنین مطرح کردند؟ مگر خطر در نزدیکی ما قرار دارد؟

تا اینکه در سخنرانی بعدی فرمودند: «ما امروز یا مواجه با یک پیچِ تاریخیِ مهم هستیم یا در دلِ یک پیچِ تاریخیِ مهم داریم حرکت میکنیم؛ این دوّمی شاید درست‌تر باشد. دنیا دارد تغییر میکند، [آن هم] تغییرات اساسی؛ تغییرات اساسی و بزرگ را نمیشود در ظرف یک هفته و یک ماه و یک سال فهمید؛ اینها بتدریج انجام میگیرد. باید مسلّط باشید ببینید در دنیا چه دارد اتّفاق می‌افتد، در کشور چه اتّفاقی دارد می‌افتد.»
و بعد از آن نیز از در مورد اغتشاشات صحبت میکنند.

به ذهن ناقص حقیر رسید که آن چیزی که باعث شده ایشان این تحذیر سنگین را بدهند، همین نکته است که ما در دل یک پیچ تارخی مهم داریم حرکت میکنیم. اگر دیر بجنبیم و جهاد تبیین را سر دست نگیریم و مردم را به حرکت های جهشی انقلابی همراه نکنیم و از طرفی تحولات بزرگ را در کشور رقم نزنیم، کشور از این تغییرات مهم بین المللی عقب می ماند و دیر تا چندین سال نمی شود این فرصت از دست رفته را جبران کرد. مثل زمان امام صادق که عدم همراهی شیعیان با امام زمان شان باعث شد که برپایی حکومت حق که بنا بود در زمان ایشان محقق شود، عقب بیافتد و تا هزار و اندی سال بعد نیز محقق نشود. غفلت ما و دیر جنبیدن ما نیز می تواند این فرصت طلایی برای فراگیر شدن سخن حق در جهان و صدور انقلاب را از دست ما خارج کند و تا چند صد سال بعد این توفیق از بشریت سلب شود.
لذا باید هرچه بیشتر در مورد اینکه چه طور می توانیم جهاد تبیین را محقق کنیم و تحولات بزرگ را رقم بزنیم فکر کنیم و عمل کنیم. والا روزی خواهد رسید که هرچه داریم را فدا میکنیم اما فایده ای ندارد، چون دیر آمده ایم.
.

هیچ گربه ای برای رضای خدا موش نمیگیرد، چه برسد به گرگ

فضای مجازی که این گونه مجانی و به سهولت در دسترس همه قرار گرفته و در راه رضای خدا خدمات میدهد، یقینا اهداف پشت پرده ای دارد که سود و منافع آن برای صاحبان این بسترها بسیار بیشتر از هزینه ای است که می خواهند از مشتریان بگیرند. انسان باید خیلی ساده اندیش باشد که خیال کند این بستر ها هیچ پشت پرده ای ندارند و دشمن بد کینه ی ما در این فضا هیچ نقشه ای ندارد. هیچ گربه ای برای رضای خدا موش نمی گیرد چه برسد به این گرگ صفتان بی وجود.

اگر ذره ای شک در دل کسی باقی مانده بود و از لزوم حفظ این سکو ها صحبت میکرد و این کشته ی جنگ فرهنگی را نمی دید، بعد از آبان 1401 که مسئله جنبه ی امنیتی هم پیدا کرد و نقش وسیع این سکو ها، مخصوصا اینستگرام در این آشوب ها واضح شد و دستشان تا مرفق در خون بی گناهان فرو رفت، دیگر جای هیچ شبه ای نیست. اگر اندکی فکر باشد و نسل جدید تربیت یافته فضای مجازی به خوبی دیده شود عمق آسیب این بستر ها به راحتی درک می شود. آنقدر راحت که دوست دارم بگویم از بدیهیات است. مبلغ دینی ما چقدر باید فریاد بزند که در میان انبوه فریاد های دشمن، بتواند در زمین دشمن صدایش را به گوش آن جوان و نوجوان برساند؟

به سبب رشد خوب سکو های داخلی دیگر بهانه ی کسب و کار مردم نیز وجهی ندارد. به راحتی می توان کسب و کارها را به فضایی که تحت حاکمیت جمهوری اسلامی باشد و از حکومت و تسلط شیاطین خون ریز عاری باشد هدایت کرد. ممکن است در ابتدای مسیر مشکلاتی باشد لکن باکی نیست . قطعا این مشکلات در مقابل آسیب های فراوان فرهنگی، امنیتی، سیاسی و اقتصادی سکو های خارجی چیزی نزدیک به صفر است. چه طور در مورد لوازم خانگی و خودور و … که کیفیت آنها به مراتب مهم تر است، دم از حمایت از کالای داخلی میزنید و مسیر ورود کالای خارجی را می بیندید ولی در مسئله ای که به حاکمیت مربوط است و ابعاد وسیعی سیاسی فرهنگی اقتصادی و امنیتی دارد، به راحتی و با توجیهات بسیار ابتدایی کوتاه می آیید و طواغیت را بر مومنین مسلط میکند؟

لزوم انتخاب مردم در این قضیه نیز شعار پوچی است که لیبرال ترین حکومت های عالم نیز به آن پایبند نیستند. مگر وقتی دشمن از مسیری حمله میکند میگوییم باید صبر کنیم که خود مردم انتخاب کنند که از این مسیر بروند یا نه؟ دشمن از هر جا وارد شود باید به سرعت آن مسیر مسدود شود و امنیت مردم تامین شود. در این موارد از کسی نظر سنجی نمیکنند که دوست داری امنیت داشته باشی یا دوست داری دشمن بر تو مسلط شود؟ در اینجا هم همین است. دشمن در فضای مجازی رسما به جنگ ما آمده، بیدارید؟!!

اظهارات نسجنیده طیفی از حزب اللهی ها که با برند انقلابی رای آورده اند و بر مسند مجلس شورای اسلامی ما نشسته اند حقیقتا جای تاسف است. زنده کردن حاکمیت مجازی طاغوت در این زمان که بهترین وقت باید قطع ید اوست، خطایی بس جبران نشدنی است که لعن مومنین و شراکت در خون مظلومین را به دنبال دارد.