نوشته‌ها

بایسته های گفتمان منتخب دولت

گفتمان و پوشش گفتمانی می بایست ناظر به اقدام راهبردی ای و هویت راهبردی ای باشد که دولت آن را حقیقتا اتخاذ کرده و آن را داراست. گفتمان اگر یک امر انضمامی و برچسبی باشد تبدیل به شعاری پوچ و بیهوده خواهد شد که صرفا چند صد میلیون پول بیت المال صرف آن می شود.

ما چه تلقی ای از گفتمان برجام و مذاکره و کلید داریم؟!

برجام قطعه نهایی پازل طرح توسعه و فصل اخیر نقشه ای بود که دولت پیش بلکه جریان غربگرا بیش از چهل سال در حال پخت و پز بوده است.

جریان غربگرا معتقد است توسعه در گروه توسعه اقتصادی است و توسعه اقتصادی زیربنا و پایه دیگر توسعه ها یعنی توسعه سیاسی و توسعه فرهنگی اجتماعی می باشد. توسعه اقتصادی نیز نیازمند سرمایه گذاری است. از آنجا که سرمایه گذاری داخلی محدود است فلذا نیازمند سرمایه گذار خارجی هستیم و برای جذب سرمایه گذار خارجی باید رفت و با کدخدای دهکده جهانی بر سر میز مذاکره نشست.

فلذا بر اساس این روایت مذاکره و برجام قطعه نهایی یک طرح توسعه بود.

اما دولت اخیر طرح پیشرفتی داره؟ ایده ای برای پیشرفت کشور دارد؟ آیا ایده اقتصاد مقاومتی که الان بدل شده به اقتصاد دانش بنیان مردمی ایده این دولت من صمیمه می باشد؟

خواست مردم و ضمیر مطوی و مستتر مردم کجای گفتمان دولت می بایست باشد؟ آیا اقتصاد مقاومتی نسبی با ذهن امروز مردم برقرار می کند یا چون خواست رهبریست میخواهیم با فشار و زور میخواهیم در ذهن مردم وارد کنیم؟ ظرف هشت سال گذشته منبر های ما چقدر حول اقتصاد مقاومتی سخن گفته؟ چقدر نهاد علم و دین ما پشت این ایده ایستاده؟

به نظر می رسد که ما درک ضمنی از باید های گفتمان دولت نداریم و در یک فضای انتزاعی صرفا یک سیری مطلوبیت ها را مایل هستیم و میخواهیم بر سر دست بگیریم.