جامعیت

بسم الله الرحمن الرحیم

جامعیت

عنوان جامعیت به خودی خود خالی از دلالت تعیین کننده است، چرا که این عنوان عنوانی اضافی است؛ یعنی همواره این سوال مطرح است که جامع چه چیزی؟

نمی توانیم بدون آنکه تبیین دقیقی از متعلق جامعیت داشته باشیم و ضرورت متعلق را بیان کنیم به صرف جامعیت نگاه ارزش داشته باشیم. یعنی این طور نیست که جامعیت به خودی خود ارزش باشد و فرقی نداشته باشد که جامع چه چیزهایی هستیم. حتی در تخصص گرایی هم جامعیت معنا دارد مثلا کسی جامع ابعاد مختلف یک تخصص باشد و این طور نباشد که آن تخصص را صرفا از یک بعد حائز باشد.

لذا ما نه باید از صرف این که کسانی به ما بگویند جامع احساس رضایت کنیم، و نه باید از اینکه به ما جامع گفته نمی شود خوفی به دل راه بدهیم.

بلکه

مساله ی اساسی اینجاست که آیا من در وظیفه و یا ماموریتی که برای خودم برگزیده ام تمام آنچه لازم دارم را فراهم نموده ام یا خیر؟

به عنوان مثال در میان آواز خوانان معروف است که مرحوم محمدرضا شجریان آواز خوان جامعی بوده است چرا که همه ی دستگاههای موسیقایی را به خوبی میشناخته و در آنها مسلط و ماهر بوده است؛ میتوان گفت این شخص در راستای حرفه ی خودش جامعیتی ارزشمند دارد؛ اما اگر همین شخص در عین حال مثلا تمام علوم مهندسی را هم فرا میگرفت و جامع علوم مهندسی میشد، این جامعیتش ربطی به حرفه اش نمیداشت و از این نظر ارزشی تلقی نمیشد.

حال اینکه آیا در طلبگی هم جامعیت مشخصی وجود دارد که ان را ارزش مطلق برای تمام اصناف طلاب بدانیم یا خیر سوال سختی است. اگر چنین جامعیتی وجود داشته باشد در واقع باید ان را فصل مشترک تمامی کارکردهای طلبگی برشمرد.

پس از  سوالی که مطرح است این است که ایا جمیع کارکردهای طلبگی فصل مشترکی دارند؟ اگر دارند چیست؟ و نیازمندی های ان کارکرد چیست؟
.

0 0 رای ها
امتیازدهی به یادداشت
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها