تضاد عقل و جهل در جامعه

#یادداشت
#جلسه_321
#یادداشت_34
#ایمان_نیک_گفتار
#مشخصات_اسلام

?تضاد عقل و جهل در جامعه

شهید مطهری تضاد بین عقل و جهل در وجود مرکب انسانی را به عنوان یکی دیگر از مشخصات اسلام مطرح کردند، حال این پرسش را می توان طرح کرد که آیا درمورد #نحوه_وجود_جامعه هم ی توان مقوله ی تضاد درونی را مطرح کرد ؟
جناب استاد در پاسخ به این پرسش دو معنا از تضاد در جامعه را تصویر کردند:

1️⃣ تبدیل شدن یک حال متضاد به پدیده ی اجتماعی
اگر من به عنوان یک انسان یک حال متضادی دارم و می بینم این حال به دلایل مختلفی مختص به من نبوده و تبدیل به یک ذهنیت مشترک عمومی هم شده است ، اینجا می توان گفت که تضاد به نحو اجتماعی تحقق دارد. یک فرهنگی که در درونش تضاد دارد، هم امام حسین می خواهد و هم آنتالیا، هم سنتی می پسندد و هم مدرن و…

2️⃣ درگیری سلمان ها و ابوجهل ها
شما می شوی سلمان و من هم مسیر ابوجهل را طی میکنم من با شما درگیرم اگر ابوجهل ها با هم یک قشر اجتماعی درست بکنند با سلمان ها تضاد و درگیری اجتماعی دارند.

?مرحوم صفایی نیز به مقوله ی تضاد در جامعه از منظر تربیتی توجه نموده است و به همین اعتبار محیط اجتماعی را به سه دسته تقسیم می کند (انسان در دو فصل، ص: 26) :
?1. محیط بسته
گاهى محيط، محيط بسته است و يك فكر بيشتر در آن جريان ندارد. كودك از مادرش از پدرش از برادرش و از تمامى دوستان، چيزى را مى‏شنود كه در مكتب مى‏شنود و از استادانش مى‏شنود.
?2. محیط باز (متضاد)
محيط باز، محيط سرشار از تضاد و درگيرى است، محيطى است كه فكرهاى گوناگون با كودك رو به رو مى‏شوند. تو امروز از مادرت چيزى مى‏شنوى، پدر كارمند چيز ديگرى خواهد گفت، برادر دانشجوى تو نيز حرفى دارد. هر كدام از خواهرها و برادرهاى تو حرفى و برنامه‏اى دارند. در مدرسه هم با استادهاى رنگارنگ برخورد مى‏كنى كه هر كدام با قيافه‏اى، پيامبر رسالت‏هاى گوناگون هستند و مى‏خواهند در تنهايى دل تو بساط خود را پهن كنند و مى‏خواهند چيزى را به تو تحميل كنند.
?3. محيط متحرّك‏
هنگامى كه جامعه تضادهايش را حل كرد و به حركت پيوند داد، آن وقت امن اجتماعى و تسلط روانى، كار تربيت را ساده‏تر خواهد كرد. فكر مسلط و مذهب مسلط كه در عمل تجربه شده و از درگيرى‏ها سرفراز بيرون آمده، پذيرفته مى‏شود و در اين روحيه‏هاى آماده و تشنه كه از درگيرى‏ها فرسوده و خسته شده‏اند، قرار مى‏گيرد. مگر آن كه در عمل دوباره نارسايى‏ها احساس شود و شكست مكتب سابق نمودار گردد. و يا اين كه تبليغات و وسوسه‏ها با دروغ‏هاى راست و راست‏هاى دروغ و تركيب‏هاى حق و باطل، اين شكست و نارسايى را تبليغ كنند و در روحيه كودك و نوجوان بذربى‏اعتنايى و بى‏تفاوتى و سخن از مطرب و مى‏گو و راز دهر كمتر جو را سبز كنند و او را به همراهى غريزه‏هاى مشتاق و لذّت‏هاى غافل و غفلت‏هاى لذيذ به بسترهاى نرم و خوشى‏هاى كاذب بياورند. و همراه اين لذت‏هاى مخدر آنچه را كه مى‏خواهند، به او تزريق كنند و آنچه را كه نمى‏خواهند، در او بسوزانند.

0 0 رای ها
امتیازدهی به یادداشت
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها