و هنوز زندگی جاریست..

#محمد_امامی
#مشخصات_اسلام
#جلسه_324

?هندفون به گوش با موهای ژولیده سوار می شود، مردی دیگر که حدودا ۳۵ سال سن دارد، چنان سرش را به گوشی دوخته که اصلا حواسش نیست که به چند نفر برای سوار شدن تنه می زند، مرد جا افتاده ای پله ها رو یکی دو تا می کند تا قبل از بسته شدن درب سوار شود، سر آخر هم کیفش را لای در می گذارد و به زور خودش را جا می کند.

? مترو تهران همیشه برای من نمونه‌ کوچکی از اتوپیای غرب است، دیوار های سیاه، با نور کم، جمعیتی که در ظاهر در هم می لوند اما گویا هیچ گاه نه همدیگر را می بینند ونه صدای یک دیگر را می شنوند، این جا آدم ها باهم زندگی نمی کنند، برای هریک دنیای خلق شده که خود حاکم و محکوم آن هستند…

?و اما …
و اما ..
صدای پسرکی که به زور می خواهد آدامس موزی بفروشد در راهرو ها به گوش می رسد، امیدوارم می کند؛ که هنوز حیاتی هست؛ و هنوز زندگی جاریست..

0 0 رای ها
امتیازدهی به یادداشت
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها