تأملی در باب آزادی3 (هستی شناسی2)

?تأملی در باب آزادی3 (هستی شناسی2)?

برای فهم وجود آزادی انسان، نیاز به انسان شناسی داشتیم که در یادداشت قبلی به آن پرداخته شد. حال به سراغ پاسخ به سوال می رویم. آیا انسان در غرض، علم، گرایش، اندیشه و فعل آزادی دارد؟

?آزادی انسان در غرض و هدف
با توجه به این توضیحات روشن می شود که آزادی مطلق، اساسا وجود ندارد. خواسته و غرض انسان که کمال خواهی است، اولین قید آزادی است. بنابراین انسان ذاتا آزاد مطلق نیست و نمی تواند باشد و نمی خواهد باشد. چراکه انسان، ذاتا خواسته و غرض دارد و آن خواسته و غرض، او را به قید و بند می کشد. (همانطور که توضیح داده شد، این حد از قید و بند، ذاتی موجود فقیر ذی شعور است.) البته در اینکه انسان در قید و بند چه غرضی باشد، تا حدی در اختیار خودش است. چرکه کمال مصادیق متعددی دارد. هم کمال مادی داریم و هم کمال معنوی؛ انسان است که انتخاب می کند کدام کمال را هدف و غرض خودش قرار دهد و برای رسیدن به آن تلاش کند.
این نکته، اساسی ترین نقد مکتب اگزیستانسیالیسم است. فیلسوفان اگزیستانسیالیسم، بخاطر عدم فهم این نکته که انسان ذاتا کمال خواه و هدف دار است، آزادی و انتخاب آزاد را مهمترین مفهوم انسانی دانستند درحالیکه مهمترین و ارزشمندترین مفهوم انسانی، کمال خواهی اوست و آزادی در ذیل کمال خواهی، ارزشمند خواهد بود.

?آزادی انسان در علم و یادگیری
انسان در اصل علم و یادگیری نیز آزادی ندارد. انسان بطور ذاتی همیشه در حال دریافت اطلاعات و حقایق از پیرامون و حتی از درون خودش است. انسان نسبت به بعضی از علوم حضوری خودش، بی اختیار است و چه بخواهد و چه نخواهد، نسبت به وجود خودش، احساسات خودش و غیره، علم حضوری دارد. و هرچقدر هم به کمال عقلانی بیشتری برسد، علوم حضوری دیگری نیز برای او شکوفا می شود مثل علم حضوری به وجود خداوند. البته در اینکه انسان سمت چه علومی برود و چه حقایقی را برای خودش روشن کند، تا حدی آزاد است.

?آزادی انسان در گرایش و میل
در گرایش نیز چنین است. همه انسانها نسبت به غرض و هدف نهاییشان که کمال است و همچنین نسبت به مصداق کمال و راه محقق کننده آن کمال، گرایش دارند. یعنی هرچیزی را که ملائم و سازگار با غرضش ببیند، نسبت به آن میل و حب دارد و هر چیزی را که ناملائم و ناسارگار با غرضش ببیند، نسبت به آن نفرت و بغض دارد. البته انسان در ایجاد مقدمات ایجاد حب و بغض، تا حدی اختیار دارد و آزاد است.
یکی از مهمترین مقدمات ایجاد حب و بعض، نوع اعمال گذشته انسان است. هرچه انسان بر طبق نفسانیت و تکامل مادی عمل کند، نسبت به هر عامل محدود کننده نفسانیت، بغض پیدا می کند و بالعکس هرچه بر طبق عقلانیت و تکامل معنوی حرکت کند، نسبت به امور نفسانی بغض پیدا می کند.

#سید_ابراهیم_رضوی
#آزاداندیشی
#یادداشت 92

0 0 رای ها
امتیازدهی به یادداشت
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها