فرهنگ رابطه تنگاتنگِ اندیشه دینی با قدرت سیاسی بسم الله

#یادداشت_

10 #حسین_کلاتی

#مشخصات_اسلام

#جلسه_367

#دین_سیاست

# سیاست_فرهنگ رابطه تنگاتنگِ اندیشه دینی با قدرت سیاسی بسم الله
یکی از سوالات اساسی در حوزهِ اندیشه دینی رابطه آن با وضعیتِ جامعه از نظر سیاسی است. در متنی که استاد از رهبری معظم در ریشه های اسلامِ استعماری قرائت فرمودند آمده بود که این نگاه به اسلام و مفاهیم و ارزشهای اسلامی از همان اوائل اسلام در دوران خلفا و خصوصاً از ابتدای حکومت بنی امّیه بود، که نطفه اش بسته شد و ترویج شد و به ذهنیت عمومی بدل شد و البته این چنین نگاهی به اسلام همیشه مورد حمایت مستکبران و خصوصاً استعمار در دنیای معاصر نیز بوده است و بخشی از تئوری پردازی های جدید در تکمیلِ منظومه اسلامِ استعماری، حاصل نفوذ این جریان در حوزه های علمیه بوده است. (ر.ک. کتاب ولایت فقیه. امام خمینی (ره)
این تصویرِ سیاسی از انحرافاتِ فکری امّت اسلامی، این سوال را در ذهن می پروراند که آیا شکل گیری و گسترش اندیشه دینی نیز ناشی از نظامِ سیاسیِ اسلامی و استیلای قرائت صحیح بر اوضاع ممالک اسلامی بوده است یا خیر؟ به نظر می آید جوابِ این سوال نیز مثبت است یعنی اندیشه اسلامیِ ناب نیز حاصل حاکمیتِ اسلام ناب به معنای سیاسی خود است. تصویرِ رهبری معظّم از حرکتِ انسانِ 250 ساله که آن را انسانی تصویر می کنند که مدام به دنبالِ زمینه چینی برای حکومت اسلامی است مؤیّد همین نکته است. هم چنین تحلیلِ حضرت امام در رابطه با تاریخ صدر اسلام و خلفا گواه بر همین امر است :
«بالاترين مصيبتى كه بر اسلام وارد شد، همين مصيبت سلب حكومت از حضرت امير- سلام اللَّه عليه- بود؛ و عزاى او از عزاى كربلا بالاتر. مصيبت وارده بر امير المؤمنين و بر اسلام بالاتر است از آن مصيبتى كه بر سيد الشهداء- سلام اللَّه عليه- وارد شد. اعظمِ مصيبتها اين مصيبت است كه نگذاشتند مردم بفهمند اسلام يعنى چه. اسلام حالا هم به حال ابهام دارد زندگى مى‏ كند. الآن هم مبهم است. الآن هم نمى ‏دانند مردم كه معنى اسلام چيست، حكومت اسلامى چيست، اسلام چه مى ‏خواسته بكند، چه برنامه ‏اى اسلام داشته است در حكومتش. اين پنج سال حكومت، يا پنج- شش سال حكومت حضرت امير، اين با همه گرفتاريهايى كه بوده است و با همه زحمتهايى كه از براى حضرت امير فراهم شد، سلبش عزاى بزرگ است. و همين [دوره‏] پنج ساله و شش ساله، مسلمين تا به آخر بايد برايش جشن بگيرند…» (صحيفه امام، ج‏2، ص: 361)

نتیجه این که هر چند اندیشه انقلابی و ایمان به آن، اصلِ و اساسِ قدرت در اسلامِ انقلابی است امّا فرهنگ و ذهنیت عمومی جامعه اسلامی را تا به امروز حکومت ها ساخته اند. برای حکومتِ اندیشه اسلامی در اذهان عمومی، باید به حاکمیتِ آن اندیشه در ساحت سیاست اندیشید و ریشه های انحرافاتِ فکری و غلبه ی قرائت های استعماری را باید در قدرت سیاسی استعمار و غلبه استثمارگران بر مستضعفین جستجو کرد و البته در این بین دیالکتیکی و رفت و برگشتی دائمی است و اصلاحِ سیاسی و فرهنگی توأمان جلو می آیند که خود مقتضی تأمّلات و شرح و تفصیل های مجزاست.

0 0 رای ها
امتیازدهی به یادداشت
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها