تلاشی برای ماهیت کاوی آزاداندیشی 3

?تلاشی برای ماهیت کاوی آزاداندیشی 3?

?یکی از نکات مهم در تعریف، این است که بگوییم مراد از اندیشه در آزاداندیشی چیست؟
آن چیزی که در وهله اول شاید به ذهن برسد، این است که بگوییم اندیشه به معنای تفکر است. اما به نظر می رسد اندیشه در تعبیر «آزاداندیشی»، به معنای تفکر نیست بلکه به معنای مطلق شناخت و معرفت است.
برای کسب معرفت، روش های مختلفی به اعتبار تعدد ابزار کسب معرفت وجود دارد. روش های تحصیل معرفت عبارتند از: روش تجربی، روش شهودی، روش تفکر قیاسی و روش وحیانی؛ و عقل در همه این روشها حضور دارد.
آزاداندیشی یعنی انسان بر اساس هر روش و منبع، وقتی یک شناخت و معرفت در هر حد و اندازه ای، برایش کشف می شود، بدون هیچ مشکلی آن را تصدیق کند. بنابراین وقتی یک گزاره حق به انسان عرضه می شود، اگر حال انسان طوری باشد که با حق راحت باشد یعنی عقلش حال پذیرش حق را داشته باشد، آزاداندیشی رخ داده است. درنتیجه برای تحقق آزاداندیشی، لزومی ندارد شخص از روش تفکر استفاده کند و خودش با ذهن خودش مجهولی را معلوم کند.
آزاداندیش کسی است که اگر منبع معرفتی ای را یافت مثل قرآن، وقتی قرآن حقیقتی را برای او آشکار می کند، به راحتی آن را بپذیرد و در بند استدلال های عقلانی انسانی نباشد.

?البته با این توضیح و توسعه در معنای اندیشه، ضرورت وجود لوازم تحقق و صدق اندیشه همچنان وجود دارد. یعنی آن قیود چهارگانه که در یادداشت اول این موضوع بیان شد (1. استفاده از قوه عاقله نه واهمه و خیال. 2. لزوم پیروی اندیشه از منطق و قواعد تحصیل معرفت 3. تحصیل آگاهی و اطلاعات مورد نیاز تحصیل معرفت 4. خودباوری نسبت به ذهن و اندیشه خود)، حضور آنها همچنان لازم است. زیرا عقل انسان می فهمد که تحصیل معرفت به وسیله هر ابزار معرفتی ای، روش و قواعدی دارد.
بنابراین خارج کردن اندیشه از حصار تفکر به معنای ول اندیشی نیست. چراکه کسب اندیشه و معرفت به وسیله ابزار حس، شهود و وحی هم اصول و قواعدی دارد تا موجب حصول اندیشه و معرفت شود. و همه این اصول و قواعد، چیزی نیست جز برونداد حریت عقلی و عقلانیت.

#سید_ابراهیم_رضوی
#آزاداندیشی
#یادداشت 100

0 0 رای ها
امتیازدهی به یادداشت
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها